عمومی

چرا برخی داوطلبان انتخاب‌رشته نمی‌کنند؟

اگرچه این تصور غالب در جامعه وجود دارد که رقابت شدیدی برای پست های دانشگاهی در ایران وجود دارد و اکثر داوطلبان در رتبه های آموزش عالی قرار دارند ، اما سازمان سنجش آموزش کشور گفت 52 درصد از 1400 داوطلب می توانند رشته انتخاب کنند. این کار را انجام داد و به رقبای خود هدیه ورود به دانشگاه را داد. البته این اتفاق ناگهانی نیفتاد و مطالعات نشان می دهد که از سال 1390 روند خروج نامزدهای مجاز برای انتخاب مناطق شکل گرفت که به تدریج افزایش یافت. یعنی اگر در سال 1390 75 درصد از داوطلبان می خواستند دانشگاهی را انتخاب کنند ، در سال 1400 این تعداد به 48 درصد کاهش یافت.

به گزارش مجله تفریحی زیباروز ، روزنامه “همشهری” در ادامه نوشت: “لازم است روند کاهشی تمایل به انتخاب منطقه در کنکور دولتی را تجزیه و تحلیل کرده ، دلایل را برطرف کرده و در غیر این صورت به دلایلی که همیشه وجود داشته و چرا برخی برای مثال ، برخی معتقدند که تعداد زیادی از داوطلبانی که رشته ای را انتخاب نکرده اند از جمله افرادی بوده اند که فقط برای ورود به رشته های اصلی وارد این رشته شده اند ، اما به دلیل کسب رتبه لازم از انتخاب رشته اجتناب می کنند. سال آینده. برای فاطمه زرینامیزی ، سخنگوی سازمان ملی ارزیابی آموزشی ، در پاسخ به اینکه چرا نیمی از داوطلبان مجاز به انتخاب 1400 کنکور سراسری نیستند ، به سادگی گفت که “زیرا برخی از داوطلبان تجربی به عنوان رقابتی ترین گروه امتحانی نتوانست به نتیجه دلخواه برسد. “آنها فکر می کنند نمی توانند در آن 4 رشته محبوب پذیرفته شوند ، آنها این رشته را انتخاب نمی کنند.” با این حال ، این دلایل حتی در اوایل دهه 1990 وجود داشت و به عنوان انگیزه جدیدی برای کنار کشیدن از میدان محسوب نمی شود.

بی تفاوتی جامعه و کاهش جذابیت تحصیلات دانشگاهی

به منظور بررسی فرضیه های احتمالی در مورد کاهش میل افرادی که شرایط انتخاب رشته در کنکور سراسری را در دهه گذشته برآورده کرده اند ، هیچ مطالعه جدی در وزارت علوم انجام نشده یا در دسترس نیست. که مشخص خواهد شد.

کامران محمدخانی ، استاد دانشگاه و دکترای مدیریت آموزش عالی می گوید: “در درجه اول ، علت اصلی بی تفاوتی در سطح جامعه است. در جامعه ایران خستگی علمی وجود دارد که این مسئله ممکن است به دلیل شرایط فرهنگی ، اجتماعی ، کاری و جوانان آینده نامعلوم با آن روبرو هستند. “کاهش وضعیت معلم در سطح جامعه مهمترین عامل انگیزشی بوده است.”

محمدخانی گفت: “دلیل دیگر می تواند این باشد که هیچ رقابتی برای درصد زیادی از مکان های دانشگاه وجود ندارد ، که البته نیازی به کیفیت ندارد.”

پریوش جعفری ، عضو هیئت علمی گروه مدیریت آموزش واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی ، این فرضیه را به گونه ای دیگر توضیح می دهد و می گوید: «ما با مساله کاهش ارزش آموزش در کشور روبرو هستیم. بسیاری از دوره هایی که در دانشگاه ها ارائه می شود کاربردی است زیرا دانشجویان نحوه کار و استفاده از آموخته های خود را نمی دانند ، بنابراین ارزش تحصیلات در ذهن آنها کاهش می یابد ، به استثنای برخی از رشته ها و دانشگاه ها. »

وی می افزاید: “از سوی دیگر ، پذیرش به حدی افزایش یافته است که جذابیت رشته ها را کاهش داده است. در جایی که عرضه افزایش یابد ، می تواند بر تقاضای مفید تأثیر بگذارد. هرچه ظرفیت کمتر باشد ، افراد بیشتری با چالش ، تلاش و تشنگی بیشتری به دانشگاه می روند. … اما این دیگر صادق نیست. “حالا آنها می بینند که هر فردی که در آزمون ورودی شرکت می کند مجاز به انتخاب رشته و به اصطلاح

عدم توانایی در پرداخت شهریه به دلیل شرایط اقتصادی

عوامل اقتصادی محور دیگری است که کامران محمدخانی ، نویسنده کتاب رهبری در آموزش عالی می تواند معتقد باشد ، ممکن است یکی از فرضیه های احتمالی برای کاهش شانس واجد شرایط بودن داوطلبان در این زمینه باشد. وی توضیح داد: “تعداد کمی از دانشجویان به عنوان دانشجوی تمام وقت تحصیل می کنند و بخش بزرگی از آنها شهریه می پردازند.” شهریه دانشگاه بر سبد خانوارها فشار آورده و شرایط اقتصادی به دنبال تورم سرسام آور و هزینه بالای زندگی بدتر شده است. داوطلبان آموزش عالی همچنین بررسی می کنند و فکر می کنند اگر قصد دارند شهریه بپردازند ، انتخاب رشته بی فایده است. “این امر برای دانشجویانی که در شهرهای دیگر پذیرفته شده اند دشوارتر است زیرا باید هزینه زندگی مستقل را بپردازند.”

یا مهاجرت یا کار

وی گفت: “داوطلبان تحصیلات عالی که به اصطلاح به دهان خود دست می زنند ، ویزای دانشجویی می گیرند و برای تحصیلات دانشگاهی کشور را ترک می کنند.” در دو سال گذشته تعداد دانشجویانی که برای تحصیل در دانشگاه های خارجی درخواست بورسیه کرده اند افزایش یافته است. آنها ادعا می کنند که حتی اگر به دلیل محدودیت های کرون ، امکان تحصیل در دانشگاه مورد نظرشان وجود نداشته باشد ، عملاً تحصیل کرده خواهند بود و در مواقع مناسب به کشور مقصد خواهند رفت. از سوی دیگر ، برخی که قادر به پرداخت شهریه نیستند و خانواده های آنها به دنبال کار هستند. متأسفانه می بینیم که برخی از دانش آموزان ما پیک موتوری هستند و برای رستوران ها کار می کنند. “

افزایش بیکاری فارغ التحصیلان

تنزل وضعیت تحصیلکرده ها و عدم تناسب بین ظرفیت های کاری و توانمندی های تحصیلی و حرفه ای افراد از دیگر فرضیه هایی است که پریوش جعفری ، استاد مدیریت آموزشی ، در تحلیل زیر از کاهش اشتیاق ارائه می دهد ؛ «طبق آمارهای رسمی ، تعداد بیکاران دارای مدرک دانشگاهی بیشتر از تعداد بیکارانی است که مدرک دانشگاهی ندارند. بنابراین تصمیم بخشی که قادر به پرداخت شهریه یا زندگی در خانواده هایی نیست که نمی توانند هزینه تحصیل خود را بپردازند ، رفتن به محل کار و یافتن کار است. “با این حال ، استثنائاتی وجود دارد که سعی می کنند در دانشگاهی با رنج مضاعف و به هر قیمتی پذیرفته شوند.”

آمارهای منتشر شده از سوی مقامات رسمی در مورد وضعیت بیکاری فارغ التحصیلان نیز استدلال این محقق در زمینه مدیریت آموزشی را تأیید می کند. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در سال 1999 ، نرخ بیکاری جوانان 9.6 درصد بود ، اما نرخ بیکاری فارغ التحصیلان 38.9 درصد بود.

جعفری می گوید: “برخی از دانش آموزان به دلیل خانواده خود مجبور به شرکت در آزمون ورودی هستند یا از درخواست برای موقعیت خالی اجتناب می کنند ، اما وقتی به آنها اجازه داده می شود که منطقه ای را انتخاب کنند زیرا پول آنها در اولویت قرار دارد ، ترجیح می دهند در بازار کار شرکت کنند و ارزیابی آنها این است که اگر تجارت آنها موفق تر باشد ، امروزه می بینیم که بخش قابل توجهی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی شغل یا درآمد ندارند. کسانی که در طول سالهای دانشگاه خود موفقیت تحصیلی بیشتری کسب کرده اند لزوماً کسانی نیستند که قابلیت اشتغال “

وی ادامه می دهد: “ما در مورد معیارها و عواملی که بر روی رشته دانشگاهی منتخب داوطلبان آموزش عالی تأثیر می گذارد ، تحقیقاتی انجام داده ایم. این تحقیق نشان می دهد که اولویت دانشجویان در انتخاب رشته دانشگاهی عوامل اقتصادی است. “این بدان معناست که آنها به دنبال رشته های بیشتری هستند که در آینده با تحصیل در این زمینه درآمد بیشتری کسب کنند.”

غیر عملی بودن رشته های دانشگاهی

اعتقاد به اثربخشی آموزش دانشگاهی در تضمین مشاغل آینده ، مقوله دیگری است که توسط کارشناسان ذکر شده است. پریوش جعفری می گوید: “مطالعات نشان می دهد که بین سطح تحصیلات و میزان اشتغال و عملکرد در محل کار ارتباط ضعیفی وجود دارد.” بین انتظارات جامعه از دانشگاه و آنچه در دانشگاه اتفاق می افتد ، چه در زمینه تحصیلات حرفه ای و چه در زمینه اشتغال دانش آموزان ، تفاوت جدی وجود دارد. در مدارک عمومی. “

اقتصاددانان همیشه این واقعیت را مورد انتقاد قرار می دهند که نیازهای واقعی جامعه در گسترش رشته ها و ثبت نام دانشجویان کمتر مورد توجه قرار می گیرد. جعفری در این زمینه معتقد است: “ما نیاز به یک سازماندهی مجدد فلسفی در تحصیلات دانشگاهی و تغییر برنامه ها و نزدیک نمودن آموزش و پرورش به واقعیت های دنیای اشتغال داریم ، به طوری که دانشگاه دارای عامل نفوذ و شعاع مورد انتظار باشد.”

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا