تثبیت قدرت ایران بعد از «طوفان الاقصی» از دریچه آمارها
بسیاری از تحلیلگران معتقدند، قدرت نرم محور مقاومت به چالشی اساسی برای واشنگتن و تلآویو تبدیل شده است. اگر جنگ غزه بهزودی پایان نیابد و راه روشنی برای حل عادلانه موضوع فلسطین ترسیم نشود، واشنگتن با منطقهای مواجه خواهد شد که خشم از رژیم صهیونیستی سرتاسر آن را فراگرفته است.
به گزارش مجله تفریحی زیباروز، سیدعلی نجات؛ کارشناس مسائل غرب آسیا در یادداشتی نوشت: قدرت نرم ایران در دو دهه گذشته و در بازههای زمانی مختلف روند سینوسیوار داشته است. به عنوان نمونه، قدرت نرم ایران به دلیل حمایت از حزب الله لبنان در جنگ تابستان ۲۰۰۶ میلادی در عرصه منطقهای و میان ملت های عرب بالا بود. در این میان حضور نیروهای مستشاری ایران و برخی گروههای مقاومت در سوریه از همان ابتدای جنگ داخلی در این کشور (که البته به دعوت دولت قانونی دمشق انجام شد)، با حساسیت شدید رژیم صهیونیستی، ترکیه و بیشتر کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی همراه بود.
این بازیگران که از مخالفان سوری حمایت میکردند، با انتشار اخبار و مستندهای جعلی و دروغین به پروژه ایرانهراسی دامن زدند. بازنماییها و بازتاب اخبار ادعایی مرتبط با نقش ایران و حزبالله در سوریه در رسانههای عبری و عربی بهگونهای بود که بسیاری از مردم جهان دچار این توهم میشدند، مسئولیت تمام خرابیها و مصیبتهای ایجاد شده در سوریه و جنگهای منطقه با محور مقاومت است.
دولت های عربی در سالهای گذشته مدعی بودند، ایران تهدیدی برای امنیتشان است. در این میان طبق یک نظرسنجی، ۱۶ درصد جامعه آماری کویت و سه درصد جامعه آماری عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی را تهدید اصلی تلقی میکردند.
عملیات «طوفان الاقصی»، حمله رژیم صهیونیستی به غزه و حوادث بعد از آن ازجمله حمله مشترک آمریکا و انگلیس در قالب ائتلاف دریایی به انصارالله یمن موجب افزایش محبوبیت جمهوری اسلامی ایران و سایر اعضای محور مقاومت به ویژه انصارالله یمن شده است.
عملیات «طوفان الاقصی» و حوادثی همچون ائتلاف دریایی آمریکا به انصارالله یمن موجب افزایش محبوبیت ایران و سایر اعضای محور مقاومت به ویژه انصارالله یمن شده است
حمایت مستمر ایران از مردم فلسطین، آزاد گذاشتن حزبالله لبنان و مستقل دانستن آنها در حملات موشکی هدفمند به بخشهای مختلف شمال اراضی اشغالی، حملات انصارالله یمن به کشتیهای تجاری رژیم صهیونیستی یا کشتیهایی که به سمت اراضی اشغالی حرکت کرده اند و میکنند و نیز حملات گروههای مقاومت عراقی و سوری، جلوههایی از تحرکات محور مقاومت را در دفاع از ملت فلسطین و وادار کردن رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا به توقف جنایت هایشان در نوارغزه به نمایش میگذارد.
نتیجه نظرسنجی مرکز عربی پژوهشها و مطالعات سیاسی قطر به وضوح گویای تفاوت دیدگاه افکار عمومی عربی نسبت به گذشته است. در این نظرسنجی از ۸ هزار نفر در ۱۶ کشور عربی که اواسط ژانویه به وسیله مرکز تحقیقات مستقر در دوحه منتشر شد، ۳۶ درصد پاسخ دهندگان تعلیق عادیسازی روابط با تلآویو را به عنوان مهمترین اقدام خود برای زیر فشار قرار دادن صهیونیست ها با هدف پایان دادن به جنگ غزه اعلام کردند.
در عین حال ۸۹ درصد با بهرسمیت شناختن رژیم صهیونیستی مخالف بودند و ۷۷ درصد آمریکا یا رژیم صهیونیستی را بزرگترین تهدید امنیتی منطقه میدانستند. در واقع، جنگ غزه و حمایت همه جانبه ایران و محور مقاومت از فلسطینیان، اعداد را بهطور قابل ملاحظهای علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی تغییر داده است.
نتیجه نظرسنجی شرکت « Morning Consult» متخصص در جمعآوری دادهها نشان می دهد، درصد افرادی که به تلآویو دیدگاه مثبتی داشتهاند، پس از تجاوز به نوار غزه به میزان ۱۸ درصد کاهش یافته است. این نظرسنجی که در ۴۳ کشور انجام شد، شاهد کاهش محسوس حمایت از رژیم صهیونیستی در ۴۲ کشور از ۶ قاره جهان بود، در حالی که تنها کشور طرفدار رژیم صهیونیستی همچنان آمریکاست. البته جانبداری آمریکا باعث شده است در کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی و مصر دیدگاه منفی نسبت به واشنگتن ایجاد شود.
نظرسنجی شبکه «عرببارومتر» (Arab Barometer) در تونس پیش و پس از عملیات «طوفانالاقصی» نیز نشانگر تغییر شدید دیدگاه این جامعه عربی نسبت به حامیان و دشمنان رژیم صهیونیستی است. این نظرسنجی که از اواسط سپتامبر تا اواخر اکتبر ۲۰۲۳ میلادی با جامعه آماری بیش از یک هزار نفر انجام شد، نشان می دهد جایگاه آمریکا از ۴۰ درصد به ۱۰ درصد، حمایت از عادیسازی روابط تونس با تلآویو از ۱۲ درصد به یک درصد کاهش و نیز موافقت جامعه تونس با سیاست خارجی ایران از ۲۹ درصد به ۴۱ درصد افزایش یافته است.
جایگاه آمریکا از ۴۰ درصد به ۱۰ درصد، حمایت از عادیسازی روابط تونس با تلآویو از ۱۲ درصد به یک درصد کاهش و نیز موافقت جامعه تونس با سیاست خارجی ایران از ۲۹ درصد به ۴۱ درصد افزایش یافته استبه طور کلی، نتیجه نظرسنجیهای اخیر در کشورهای مختلف نشان می دهد، جنگ غزه باعث کاهش محبوبیت آمریکا و تهدید قلمداد نمودن رژیم صهیونیستی به عنوان عامل اصلی ناامنی و بیثباتی منطقه و در مقابل، افزایش محبوبیت ایران و محور مقاومت در جهان عرب شده است.
در همین راستا بسیاری از تحلیلگران معتقدند، کارزار نظامی و قدرت نرم محور مقاومت به چالشی اساسی برای واشنگتن و تلآویو تبدیل شده است. اگر جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه به زودی پایان نیابد و راه روشنی برای حل عادلانه موضوع فلسطین ترسیم نشود، واشنگتن با منطقهای مواجه خواهد شد که خشم از رژیم صهیونیستی سرتاسر آن را فراگرفته است. گسترش درگیری فراتر از غزه در لبنان یا یمن نیز به این خشم دامن میزند، افکار عمومی را بیشتر ملتهب میکند و بر نفوذ محور مقاومت در منطقه میافزاید.
انتهای پیام