ترکیه؛ جنگ آب و خاک
مشکل گرد و غبار و منابع آب عملا یک موضوع پیچیده بین المللی است. اصل «حاکمیت ملی» کشورها ریشه ضعف قواعد نظام بین الملل در حل و فصل و حتی حل این گونه مسائل است. خسته نباشید ترکیه بر اساس منافع خود به طور یکجانبه در این زمینه «یکجانبه» است. دیپلماسی اساساً مسئول این چالش نیست، اگرچه باید به عنوان یک گزینه حاشیه ای از آن استفاده کرد. اما در شرایطی که ترکیه دست بالا را دارد، کار کارستان عملاً دیپلماسی نیست. در برهههای خاصی از تاریخ معاصر خود، زمانی که در موقعیت قدرت قرار داشتیم، از فرصتهای دیپلماتیک بسیار استادانه استفاده کردیم. ما باختیم. بعید است اکنون در شرایط برتری «ژئوهیدرولیک» ترکیه یا افغانستان کاری انجام دهیم. پس بیهوده منتظر نمانید و زمان را تلف نکنید. او گفت که راه حل ریشه ای برای آلودگی هوا مستلزم همکاری با منطقه و کشورهای همسایه است. رئیس جمهور به سازمان محیط زیست دستور داد تا با رایزنی با کشورهای همسایه، با وزارت امور خارجه و سایر دستگاه های ذیربط در حل معضل آلودگی هوا همکاری کند. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بلافاصله به همه اطلاع داد که بنا به درخواست خود به کشورهای منطقه سفر می کند، مقصر کسانی هستند که این ذهنیت را برای رئیس جمهور سابق و فعلی ایجاد کردند. گم نشو
اما چه حوزه هایی با مشکل مواجه هستند و چه رویکردی باید در پیش گرفت؟
اولین؛ این یک اشتباه است که فکر کنیم سیاست ترکیه به دوره یا دوره جدیدتر آقای اردوغان و حزبش محدود شده است. انتشارات اشپرینگر در سال 2011 کتابی به نام «سیاست آب ترکیه» منتشر کرد که برای توجیه سیاست ترکیه و فکر می کنم با هدف دیپلماسی عمومی و حفظ وجهه ترکیه نوشته شده بود. سردبیر کتاب، ایزگول کبراوغلو، استاد علوم سیاسی در دانشگاه MEF استانبول است و توسط تعدادی از نخبگان دانشگاهی ترکیه نوشته شده است. این کتاب به تفصیل روند قانون گذاری و سیاست در ترکیه از نیمه دوم قرن بیستم را شرح می دهد که برای همه کشورهای منطقه در معرض جنگ آبی آموزنده است و نشان می دهد که سیاست ترکیه در جلوگیری از حمایت نخبگان در ترکیه چگونه از آن برخوردار است. متفکران دانشگاهی که این کتاب را نوشته اند، سیاست های ترکیه را در هفتاد سال گذشته توجیه می کنند. این سیاست ها سیاست های یک حزب خاص نیست، بلکه یک سیاست بین نسلی است که ریشه های بسیار طولانی دارد. بنابراین به سادگی اینطور نیست. حتی دیپلماسی هم نمی تواند چیزی را توصیه کند. از نظر روش شناسی حل مسئله، این مسئله به عنوان “مسائل با فرمول بندی ضعیف” طبقه بندی می شود که راه حل های ساده را نمی توان با هم تصور کرد. بنابراین دولت ها باید مشکلات خود را یا به صورت انفرادی یعنی با توسعه نوآوری و فناوری و یا به صورت جفت حل کنند.
دیگر. دولت و ملت باید نوآوری و فناوری را برای مبارزه با این پدیده کشف و به کار گیرند. نوآوری بیش از هر چیز به معنای تحقیق و توسعه جدی برای کشف و اختراع محصولات با فناوری پیشرفته است. نقش تحقیق و توسعه مستمر را نباید دست کم گرفت. دوم، شما می توانید به روش های سنتی فکر کنید. هیچ حرفی را برای تمسخر و سرزنش نگیریم. چه بسیار «ایدهها» مبهم و پیشنهادهای خامی که در ابتدا مضحک به نظر میرسند، اما از نظر «دیالکتیکی» میتوانند ذهن را فعال کنند. اینکه برخی می گویند ایرانی ها به شدت از فناوری سنتی شیشه جلو برای «تولید باد!!» استفاده می کنند. از مزیت ها استفاده کنید و راه حل های جدید ایجاد کنید. اینکه برخی پیشنهاد می کنند از چند صد موتور جت برای توسعه بادبان های بزرگ برای روزهای بحرانی استفاده شود. پیشنهاد میشود در کلانشهرهایی که ظرفیت دارند، رودخانههای فصلی ساخته شود و بسیاری از پیشنهادات دیگر برای فعال کردن ذهن همه مورد تمسخر قرار نگیرند. مطمئناً می توان راه حل هایی پیدا کرد، هرچند سنتی، که برخی از مشکلات را حل می کند. ما نمی توانیم صبر کنیم و از ترکیه بخواهیم که سد نسازد. ترکیه در بهره برداری از موقعیت «ژئوهیدرولیک» و «ژئواستراتژیک» و منافع ملی خود بی رحم است. دیپلماسی اینجا کار نمی کند.
سومین. یکی از پاسخ هایی که در مورد آن بسیار صحبت می شود، مدیریت آب است. اما آنچه مورد غفلت قرار گرفته «استراتژی اجتماعی» در حوزه آب است. مشکل اجتماعی راه حل اجتماعی دارد. در حال حاضر همه ما بی رحمانه و یک طرفه از منابع آب استفاده می کنیم. بی عدالتی در قانون به طور نهادی جان کسانی را می سوزاند که از این منابع کم استفاده می کنند یا اصلاً استفاده نمی کنند. دهقان حق دارد بپرسد چرا همسایه من در زمین چاه دارد و قانوناً می تواند از این میراث ملی استخراج کند، اما من نمی توانم. تعدادی از افراد در مقطعی مجوز گرفته اند. از سوی دیگر، در استراتژی اجتماعی به توزیع عادلانه ملی آب اشاره دارد. از سوی دیگر، یک مکانیسم مذاکره در میان ذینفعان وجود دارد که دولت را ملزم می کند نقش «بنیانگذار مذاکره کننده» را ایفا کند تا تصمیم گیرنده و حاکم. به عبارت دیگر، «استراتژی اجتماعی» مبتنی بر «مهارت های مذاکره با مقامات» حلقه مفقوده ای است که هنوز در اکثر دولت های ما وجود دارد. با کمال تعجب، حتی از ضعف خود در زمینه «استراتژی اجتماعی» و «تسهیل مذاکرات ملی» نیز آگاه نشدند. ذات؛ دولت باید استراتژی اجتماعی و ابزارها و مهارت های آن را درک کند و بر اساس آن عمل کند.
چهارم، در درازمدت، سیاست های ترکیه و افغانستان می تواند منجر به افزایش خشونت در میان کشورها شود. احزاب سبز و نیروهای مدنی در کشورهای اسلامی باید گفتگوی اسلامی- بین المللی یا “بین المللی” را تشویق کنند تا از این خشونت ها بین مردم مسلمان جلوگیری شود. مهم این است که ملت ها با یکدیگر گفت و گوی دائمی داشته باشند. از دهه 1960، در قرن اخیر، ادبیات اسلامی و بوم شناختی آغاز شد و در محافل دانشگاهی گسترش یافت. این جریان های فکری با کشف قداست محیط زیست توسط مسلمانان آغاز شد و اکنون به عرصه های وسیع تری رسیده است. اما این اتفاق هنوز برای احزاب مدنی اسلامی رخ نداده است. این بر عهده احزاب اسلامی و سبز است که این اقدام را انجام دهند. اندیشمندان اسلامی باید به ضرورت همکاری کشورهای اسلامی در زمینه محیط زیست به صورت «بین فردی» بپردازند تا به تدریج زمینه ای برای دستیابی به تفاهم اجتماعی در میان توده های کشورهای مسلمان فراهم شود. چنین رویکردی زمینه تشدید این اختلافات را در میان مسلمانان کم رنگ می کند. در ایران احزابی مانند جبهه مشارکت، محیط زیست و حزب کارگزاران ظرفیت های بهتری برای ایفای چنین نقشی دارند. اما راه پیش رو، مسیر دیپلماسی عمومی در شبکه های اجتماعی «بین مردمی» است و نقش دولت ها روز به روز در حال کاهش است. این احزاب و گروه های مدنی باید در کشورهای منطقه گرد هم آیند تا عرصه کنش اجتماعی را تا محیط زیست گسترش دهند. به طور خلاصه، سیاست ترکیه نباید به جنگ آب و خاک بین کشورهای مسلمان منجر شود.
311311