استان ها

تهران مینایی با مینای درخشان صبی اهوازی

مجله تفریحی زیباروز/ خوزستان گزارشی که می خوانید زهره عباسی از سیزدهمین نمایشگاه بین المللی طلا و جواهر تهران است و با منصور زهرونی استاد میناکار گفتگو کرده است.

به گزارش مجله تفریحی زیباروز، این فعال میراث فرهنگی در این یادداشت ارسالی به مجله تفریحی زیباروز می نویسد:

سیزدهمین نمایشگاه بین المللی طلا و جواهر تهران در تهران برگزار شد که نسبت به سال های گذشته رشد چشمگیری داشت. بیش از 120 شرکت ایرانی و نمایندگانی از کشورهای خارجی مانند آلمان، ایتالیا، انگلیس، ژاپن و ایتالیا حضور داشتند. برندهای مطرحی از شهرهای مختلف ایران نیز حضور داشتند.

در میان غرفه های پر زرق و برق با ویترین های پر از جواهرات زیبا، به دنبال نامی آشنا از شرکت کنندگان خوزستانی هستم. در این میان نام غرفه طلای میناکاری منصور زهرونی از اهواز می درخشد; غرفه ای که رنگ و بوی تاریخی دارد. انگار زمان اینجا ایستاده است. اینجاست که اصالت مطرح می شود. انگار ماشینی هست که روحت را به سفری با کاروان شتر و کاروان مهربان می برد. جواهرات اینجا چیز جدیدی برای گفتن دارند. نخل از دل انگشتر بیرون آمد و در دل دستبند و بشقاب، مزیف، کمان کسری، قایق و شتر هم جای خود را پیدا کرد.

در غرفه پیرمردی با فضایل سفید نشسته است، من به او گوش می دهم. یکی از صنعتگران پیشکسوت، عنابی صابی است که از سرزمین موج های کارون می آید. ویژگی های بلند و سفید صورت او با چند تار موی سیاه خودنمایی می کند. سربازانی که در برابر گذر زمان مقاومت کرده و تجربه و مهارت زندگی را در حرفه خود نشان داده اند. او هفتاد و یک ساله است و هیکل بلندش که از عصا استفاده می کند، هنوز به اندازه جوانی است.

استاد منصور زهرونی نام دارد و سال هاست در زمینه تولید زیورآلات طلای میناکاری شده فعالیت می کند. می گفت از شش یا هفت سالگی کار می کرد و کار را با مراتع و چکش شروع کرده بود. اولش خیلی سخت بود، برش صفحه نقره ای نبود و مجبور بودیم ساعت ها با چکش یک آجر نقره به ضخامت سینی درست کنیم. آسیاب و سفید کردن نقره دست ما را خسته می کرد و صبر زیادی می طلبید و همه نمی توانستند ساعت ها بدون سفید کردن آن بنشینند. جوانه های امروزی دیگر حوصله این را ندارند.

او در مورد سرامیک صحبت می کند. از مینای پسری که به تاریخ و هویت آنها گره خورده است و از 2000 سال پیش که اجدادش از فلسطین به بین النهرین کوچ کردند، این هنر به عنوان گنجینه ای گرانبها با خود آورده شد و معلوم شد مینای آبی ریشه اصلی خود را در بین النهرین دارد. مسکونی بود

او گفت که اجداد من هر چه در طبیعت می دیدند با طلا و نقره می نوشتند. کف دستشان مقدس بود. طاق کسری و مناره مالاوی و شیر سنگی بابل و مضیفه در حافظه تاریخی آنها نقش بسته بود و هور اعظم غرش می کرد و مینا در اجاق آنها جاری می شد. بادبان‌های قایق‌ها برافراشته شد و مرغ‌های دریایی عاشقانه روی قلب سازهای نقره‌کاری‌شان می‌رقصیدند.

از استاد منصور مینای نوزاد را می خواهم که می گوید: مینا در واقع ترکیب و اکسید چند فلز به یکدیگر است که پایه اصلی آن صاف است و پس از ادغام روی سطح طلا و نقره می نشیند. قبل از میناکاری با خودکار، شیارهایی در دل طلا ایجاد کنید تا فضای لازم برای قرار دادن مینا داشته باشد و سپس شیارها را با مینا پر کنید. اینجاست که مهمترین تفاوت لعاب آبی ما با سایر میناها آشکار می شود. زیرا مینای دندان ما فقط روی طلا و نقره 22 عیار کار می کند.

از او درباره مشکلاتی که در کارش داشت پرسیدم که ادامه داد: همیشه در همه چیز مشکل وجود دارد اما با صبر همه گره ها باز می شود. 700 سال از زمان سرامیک سبی در اهواز می گذرد و همیشه موانع زیادی بر سر راه او بوده است، اما عشق اجدادی ما به این هنر ما را وادار کرد تا بر همه این موانع و همه موانعی که باعث شکست بسیاری از هنرها شده بود غلبه کنیم. قدرت عشق، تسلیم شدند و ثابت کردند که عشق دوای دردهای بی درد است.

اما در حال حاضر بزرگترین مشکل ما مالیات است. ما برای حذف مالیات صنایع دستی تلاش و مطالبه کرده ایم. اگر مالیات لغو شود خریداران بیشتری به خرید رغبت می کنند و صنایع دستی رونق بیشتری پیدا می کند. مشکل دیگر کپی کردن طرح های مینای اصلی ما است. متأسفانه طرح های اصلی مینای سابین مندایی در بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس از مینا یا رزین تقلبی ساخته می شود و هرگز کیفیت مینای ما را ندارد، اما این وظیفه هنرمند میناکاری است که از کدام سازنده خرید کند و از اصالت و کیفیت کار اطمینان حاصل کند. .

او به بسیاری از علاقه مندان به این هنر در شهرهای مختلف ایران گفت که میناهای آبی از جمله طرفداران سرسخت آن هستند. همچنین در میان مشتریان دائمی آنها کشورهایی مانند سوریه، عراق و اردن هستند.

نظر این طراح و صنعتگر اهوازی را درباره برندسازی در دنیای بازاریابی جویا می شوم که در پاسخ می گوید: در گذشته برندها و برندها اهمیت چندانی نداشتند. با نگاه کردن به هر ساز می‌توان تشخیص داد که متعلق به کدام استاد مینا است و هر ساز مانند یک امضای شخصی و امضایی بود که با سازهای دیگر متفاوت بود و از دور می‌توان فهمید که چه کسی آن را ساخته است.

اما امروزه به دلیل کپی های متعدد، برندسازی ضروری است زیرا به تولیدکننده این امکان را می دهد که هویت و فردیت خود را پیدا کند و با بقیه کارها متفاوت باشد و همچنین به مردم اطلاع دهد که کدام برند معتبرترین اختراعات را تولید می کند.

از طرفی حضور در نمایشگاه ها کمک بزرگی به مردم برای آشنایی با برندهای مطرح می کند و از طرفی باعث شهرت بیشتر برندها می شود.

به گفته پروفسور منصور، حمایت از صنعتگر و تولیدکننده داخلی باعث می شود که طراح انگیزه بیشتری برای تولید داشته باشد و صنایع دستی ایرانی که نمادی از هویت فرهنگی ملت است، رشد و شکوفایی بیشتری پیدا کند.

به گفته استادان صنایع دستی ایران، آنقدر زیبا و باشکوه هستند که باید در سطح بین المللی عرضه شوند و زمینه دیده شدن این هنرهای ارزشمند را در چشم جهانیان فراهم کنند.

برای حرف آخر از استاد می پرسم که چه توصیه ای به جوانان و صنعتگران امروزی در زمینه جواهر می کند و ایشان در جملاتی زیبا می فرمایند: جوانی را به لذت توصیه می کنم. لذت آنها را مجبور می کند که به دلیل طمع از کیفیت کار خود کاسته نشوند و ارزش هنر را فدای درآمد بالاتر نکنند. با عشق کار کنید و مطمئن باشید که خداوند به کارشان برکت خواهد داد. ما باید به صداقت و کیفیت کار خود توجه کنیم و با خلاقیت خود تلاش کنیم تا طرح های جدیدی تولید کنیم که نشان از اصالت و تمدن اصیل ایرانی داشته باشد.

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا