خلاصه کامل کتاب کیارستمی در کایه دو سینما | مسعود منصوری

کتاب

خلاصه کتاب کیارستمی در کایه دو سینما ( نویسنده مسعود منصوری )

کتاب «کیارستمی در کایه دو سینما» تألیف و ترجمه مسعود منصوری، دریچه ای گشوده به جهان سینمایی عباس کیارستمی از منظر یکی از تأثیرگذارترین نشریات نقد فیلم جهان است. این اثر ارزشمند، گردآوری دقیق نگاه منتقدان «کایه دو سینما» به آثار این کارگردان برجسته ایرانی را به ارمغان آورده است.

سینمای عباس کیارستمی، نامی که نه تنها در تاریخ سینمای ایران که در پهنه بین المللی نیز به درخشانی شهره است، همواره سوژه بحث ها و تحلیل های عمیق بوده است. آثار او، از همان نخستین جرقه ها تا بلوغ کامل، همواره با خود پرسش هایی بنیادین درباره هستی، انسان، واقعیت و روایت به همراه داشته اند. در این میان، درک و تحلیل این سینماگر یگانه از دیدگاه نشریات معتبر جهانی، خود روایتی است که به وسعت و عمق آثار او می افزاید. کتاب «کیارستمی در کایه دو سینما» که حاصل تلاش بی وقفه مسعود منصوری در گردآوری و ترجمه این متون است، مخاطب را به سفری اکتشافی در هزارتوی اندیشه های «کایه دو سینما» درباره کیارستمی فرامی خواند. این کتاب، گنجینه ای از مقالات، نقدها و گفت وگوهایی است که طی دهه ها در مجله فرانسوی «کایه دو سینما» منتشر شده و به تبیین جایگاه کیارستمی در سینمای جهان پرداخته است. هدف این مقاله، ارائه خلاصه ای جامع، تحلیلی و عمیق از این کتاب است تا خواننده، خود را در جریان اصلی گفتمان جهانی پیرامون سینمای کیارستمی بیابد. این متن، راهنمایی برای ورود به عمق تحلیل های «کایه» است و هر پژوهشگر، دانشجو یا علاقه مند به سینما را به کاوش بیشتر در این جهان فکری دعوت می کند.

دروازه ای به جهان کیارستمی از منظر کایه دو سینما

عباس کیارستمی، سینماگری که با نگاه منحصر به فرد و سبک خاص خود، مرزهای سینمای ایران را درنوردید و نام خود را در کنار بزرگترین کارگردانان جهان ثبت کرد. او نه تنها یک فیلمساز، بلکه یک نقاش، عکاس و شاعر بود که تمام این وجوه هنری در تار و پود آثار سینمایی اش تنیده شده اند. فیلم های او، همواره بستر تأملات فلسفی، اجتماعی و هستی شناسانه بوده و مخاطب را به مشارکت فکری وادار می کرده اند. در سوی دیگر، مجله «کایه دو سینما» (Cahiers du Cinéma) قرار دارد؛ نشریه ای که از سال ۱۹۵۱ در فرانسه آغاز به کار کرد و به سرعت به یکی از مهم ترین مراجع نقد و نظریه فیلم در جهان تبدیل شد. این مجله، با بنیان گذاری نظریه مؤلف (Auteur Theory) و پرورش منتقدانی چون ژان لوک گدار، فرانسوا تروفو و اریک رومر، دیدگاه های جدیدی را در فهم و تحلیل سینما ارائه داد. «کایه دو سینما» نه تنها به بازتعریف نقش کارگردان در سینما پرداخت، بلکه راه را برای درک عمیق تر فیلم به عنوان یک اثر هنری یگانه هموار ساخت.

اهمیت کتاب «کیارستمی در کایه دو سینما» تألیف و ترجمه مسعود منصوری، دقیقاً از همین تلاقی دو جهان بزرگ نشأت می گیرد: سینمای ژرف اندیش کیارستمی و نگاه تحلیلی و بنیادین «کایه دو سینما». این کتاب، تلاشی هوشمندانه برای گردآوری نگاه این نشریه معتبر به آثار عباس کیارستمی است. خواندن این کتاب به مثابه قدم نهادن در یک گالری هنری است که در آن، هر نقد و هر گفت وگو، پرتره ای جدید از کیارستمی را ترسیم می کند و ابعاد تازه ای از جهان بینی او را آشکار می سازد. برای مخاطب فارسی زبان، این کتاب نه تنها یک منبع مطالعاتی غنی، بلکه یک پنجره به سمت گفتمان های بین المللی سینمایی است که به درک عمیق تر جایگاه کیارستمی در تاریخ سینما کمک شایانی می کند. این اثر با جمع آوری آرای متکثر و بعضاً متضاد، تصویری جامع و چندوجهی از کارگردانی ارائه می دهد که به معنای واقعی کلمه، سینما را زندگی می کرد و در آن نفس می کشید.

چرا کایه دو سینما به سراغ کیارستمی رفت؟: نگاهی به زمینه و رویکرد

پرسش از چرایی توجه «کایه دو سینما» به عباس کیارستمی، ما را به قلب رویکردهای نظری این مجله و ویژگی های منحصربه فرد سینمای کیارستمی رهنمون می شود. «کایه دو سینما» همواره به دنبال کشف و معرفی مؤلفان سینمایی بوده است؛ کارگردانانی که صاحب سبک، جهان بینی و امضای شخصی خود هستند. سینمای کیارستمی، با آن رئالیسم شاعرانه، ساختارهای روایی خاص، و نگاه فلسفی عمیقش، دقیقاً مصداق بارز یک سینمای مؤلف محور بود. مسعود منصوری در مقدمه خود، با عنوان «کیارستمی و کایروس»، به خوبی به این موضوع اشاره می کند که چگونه کیارستمی با هر فیلم، افق های جدیدی را در سینما می گشود و منتقدان «کایه» را به تأمل وامی داشت. «کایروس» در ادبیات یونانی به معنای لحظه مناسب یا فرصت طلایی است، و این عنوان به خوبی نشان می دهد که ورود کیارستمی به صحنه سینمای جهان و توجه «کایه» به او، یک رویداد زمان شناسانه و سرنوشت ساز بود.

سینمای کیارستمی پدیده ای پیچیده، مناقشه برانگیز و گشوده به تفاسیر گوناگون بود. این سینما، هم جنبه های شاعرانه داشت، هم نگاهی اگزیستانسیالیستی، و هم سویه های جامعه شناختی و حتی سیاسی. این تنوع در تفسیرپذیری، برای منتقدان «کایه» که به تحلیل لایه های پنهان و آشکار آثار اهمیت می دادند، بسیار جذاب بود. آنها در آثار کیارستمی، نه تنها فرم های نوآورانه را کشف می کردند، بلکه به دنبال بازتاب دغدغه های انسانی و فلسفی در دل روایت های بظاهر ساده بودند. در مقدمه کتاب «کیارستمی در کایه دو سینما»، منصوری به این نکته اشاره می کند که چگونه کیارستمی با رویکردی خاص به واقعیت، آن را بازنمایی می کرد و از دل آن، پرسش هایی جهانی را مطرح می ساخت. این امر، او را به کارگردانی تبدیل کرد که می توانست فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی، با مخاطبان گسترده ای ارتباط برقرار کند و تحسین منتقدان بزرگی چون «کایه دو سینما» را برانگیزد.

ساختار کلی کتاب: دو بخش اصلی نقد و گفت وگو

مسعود منصوری، در گردآوری و ترجمه «کیارستمی در کایه دو سینما»، ساختاری منطقی و هدفمند را برای کتاب خود در نظر گرفته است که به خواننده کمک می کند تا به شکلی نظام مند با دیدگاه های «کایه دو سینما» درباره عباس کیارستمی آشنا شود. این کتاب عمدتاً در دو بخش اصلی سازمان دهی شده است که هر یک به جنبه ای متفاوت از مواجهه «کایه» با سینمای کیارستمی می پردازد. بخش اول، به «نقدها» اختصاص دارد و مجموعه ای از مقالات تحلیلی را شامل می شود که منتقدان «کایه دو سینما» در طول سالیان متمادی درباره فیلم های مختلف کیارستمی نوشته اند. این نقدها، لایه های پنهان آثار کیارستمی را برملا می کنند و به بررسی فرم، محتوا، تکنیک، فلسفه و تأثیرات اجتماعی فیلم های او می پردازند.

بخش دوم کتاب، «گفت وگوها» را دربرمی گیرد. این بخش مجموعه ای از مصاحبه ها و میزگردهایی است که با خود عباس کیارستمی یا درباره او و آثارش در مجله «کایه دو سینما» منتشر شده است. این گفت وگوها، فرصتی بی نظیر برای درک مستقیم دیدگاه های کیارستمی درباره فرآیند فیلمسازی، فلسفه هنری و تفسیر آثارش ارائه می دهند. همچنین، در این بخش می توان به بازخوردهای نزدیکان، همکاران و دیگر منتقدان سینمایی درباره او دست یافت که عمق و ابعاد بیشتری به تصویر کیارستمی می بخشند. این ساختار دوگانه، به مخاطب اجازه می دهد تا هم از منظر بیرونی و تحلیل گرایانه منتقدان به آثار کیارستمی بنگرد و هم از دیدگاه خود او، به درک عمیق تری از جهان ذهنی این سینماگر برجسته دست یابد. این تقسیم بندی، به کتاب غنای پژوهشی بالایی می بخشد و آن را به مرجعی کامل برای علاقه مندان به سینمای کیارستمی و نقد فیلم تبدیل می کند.

خلاصه بخش اول: نقدها و تحلیل های کایه دو سینما بر فیلم های کیارستمی

نقدهای «کایه دو سینما» بر فیلم های کیارستمی، طیف وسیعی از رویکردهای تحلیلی را دربرمی گیرد. این نقدها نه تنها بر جنبه های فرمی و تکنیکی آثار تمرکز داشتند، بلکه به کاوش در لایه های مضمونی، فلسفی، اجتماعی و حتی سیاسی فیلم های او می پرداختند. منتقدان «کایه» در آثار کیارستمی به دنبال کشف شیوه های نوینی از روایت، بازی با واقعیت و بازنمایی زندگی بودند که سینمای او را از دیگران متمایز می ساخت.

مسافر (شتابان زیستن): کشف ریشه های سبک کیارستمی

در نخستین سال های فعالیت کیارستمی، منتقدان «کایه دو سینما» با مسافر (۱۹۷۴) با عناصر اولیه سبک او مواجه شدند. در این نقدها، تمرکز بر روی شخصیت کودک محور، جستجوگری و دغدغه های انسانی بود که بعدها به امضای کیارستمی تبدیل شد. آنها به شیوه ای که کیارستمی از واقعیت های زندگی روزمره استفاده می کرد تا درامی درونی و انسانی بیافریند، اشاره داشتند. مسافر را تلاشی برای به تصویر کشیدن اشتیاق، شکست و درس هایی که زندگی به انسان می آموزد، می دیدند.

کلوزآپ، نمای نزدیک (بدل کار): بازی با واقعیت و هویت

کلوزآپ (۱۹۹۰) یکی از شاهکارهای کیارستمی است که مرزهای میان مستند و داستان را در هم می شکند. نقدهای «کایه» بر این فیلم، به بررسی دقیق رئالیسم ناب، فریب دهنده و چالش برانگیز کیارستمی پرداختند. آنها به تحلیل این نکته می پرداختند که چگونه فیلم، با بازی با واقعیت و هویت (ماجرای حسین سبزیان که خود را به جای محسن مخملباف جا می زند)، مخاطب را به تأمل در ماهیت حقیقت و بازنمایی در سینما وامی دارد.

زندگی و دیگر هیچ (بازگشت به آبادی، امر واقع لرزید): امید پس از فاجعه

پس از زلزله رودبار، کیارستمی با زندگی و دیگر هیچ (۱۹۹۲) به سراغ مضامین زندگی، مرگ و امید رفت. منتقدان «کایه» در این اثر، تمرکز کیارستمی بر رابطه انسان با طبیعت، جستجوی مداوم زندگی حتی پس از فاجعه ای عظیم و توانایی انسان برای بازسازی خود را تحسین کردند. این فیلم، نمونه ای از نگاه کیارستمی به واقعیت با تمام تلخی ها و شیرینی هایش بود.

زیر درختان زیتون (خانه ی شوهرم کجاست؟، ملاقات با وان آیک): روایت درون روایت

زیر درختان زیتون (۱۹۹۴) ادامه دهنده مسیر پیشین کیارستمی بود و به نوعی بازگشتی به ریشه های او در سینمای کودک و واقعیت. «کایه» در نقدهایش، لایه های فرمی، بازیگری های طبیعی و ساختار روایت درون روایت را مورد تحلیل قرار دادند. آنها به توانایی کیارستمی در ترکیب امر مستند و داستانی، و خلق یک اثر عمیقاً انسانی از دل یک داستان ساده عاشقانه اشاره داشتند. عنوان خانه ی شوهرم کجاست؟ نیز به ارجاع پنهان به یکی از فیلم های اولیه کیارستمی و نگاه منتقدان به تداوم تماتیک آثار او اشاره دارد.

طعم گیلاس (مرگ در این باغ): تأملی اگزیستانسیالیستی

اوج نگاه اگزیستانسیالیستی کیارستمی در طعم گیلاس (۱۹۹۷) نمایان شد. منتقدان «کایه» این فیلم را به عنوان یک تأمل عمیق بر مضامین مرگ، زندگی، انتخاب و آزادی فردی تحلیل کردند. آنها به شیوه منحصر به فرد کیارستمی در مطرح کردن پرسش های دشوار فلسفی بدون ارائه پاسخ های قطعی، و دعوت تماشاگر به مشارکت در این فرآیند فکری، اشاره داشتند.

باد ما را خواهد برد (راز حیرانگر، استخوان و شیشه ی جلو ماشین): نگاه شاعرانه و ابهام

باد ما را خواهد برد (۱۹۹۹)، با روایت شاعرانه و مبهم خود، چالش های جدیدی برای منتقدان «کایه» ایجاد کرد. در نقدهای این فیلم، تمرکز بر نگاه شاعرانه کیارستمی به زندگی روستایی، انتظار، زمان و مرگ بود. منتقدان به استفاده هوشمندانه او از قاب بندی ها، صداگذاری و موقعیت دوربین برای خلق فضایی مرموز و تفکربرانگیز اشاره داشتند.

آ. ب. ث آفریقا (کیارستمی در رهایی): تجربه ای نو در مستندسازی

آ. ب. ث آفریقا (۲۰۰۱)، گسستی از سینمای داستانی کیارستمی و ورود او به مستندسازی در فضای جدیدی خارج از ایران بود. «کایه دو سینما» به این تجربه کیارستمی در اوگاندا نگاهی عمیق داشت. آنها به شیوه او در نمایش زندگی کودکان یتیم و تلاش زنان برای بقا در شرایط سخت، و همچنین تغییر رویکرد دوربین کیارستمی در این مستند، اشاره کردند. این فیلم نشان دهنده توانایی کیارستمی برای یافتن زیبایی و انسانیت در هر نقطه از جهان بود.

دَه و پنج و دَه روی دَه (در راه، اختیارات تامِ سینما، کیارستمی دوباره رانندگی می کند): رویکردهای تجربی و ساختارشکنی

با آغاز هزاره جدید، کیارستمی به سمت رویکردهای تجربی تر با استفاده از دوربین دیجیتال حرکت کرد. دَه (۲۰۰۲)، پنج (۲۰۰۳) و دَه روی دَه (۲۰۰۴) نمونه های بارز این دوره هستند. «کایه» این فیلم ها را به دلیل ساختارشکنی روایی، حداقل گرایی در فرم و تمرکز بر گفت وگوها و تجربیات انسانی در محیط محدود خودرو، مورد تحلیل قرار داد. آنها به اختیارات تامِ سینما و کارگردان در این آثار، و شیوه ای که کیارستمی با حداقل ابزار، حداکثر تأثیر را خلق می کرد، اشاره می کردند.

شیرین (شیرین هزارچهره): جایگاه تماشاگر و بازنمایی احساسات

شیرین (۲۰۰۸) یکی از تجربی ترین آثار کیارستمی است که در آن تنها چهره زنان تماشاگر یک نمایش عاشقانه به تصویر کشیده شده است. نقدهای «کایه» بر این فیلم، بر جایگاه تماشاگر، ماهیت احساسات و بازنمایی آن در سینما تمرکز داشتند. آنها به این نکته اشاره می کردند که چگونه کیارستمی با حذف منبع صدا و تصویر اصلی نمایش، تماشاگر را به هم ذات پنداری با واکنش های زنان وامی دارد و پرسش هایی درباره قدرت سینما در تحریک عواطف مطرح می کند.

کپی برابر اصل (تقلید زندگی، خطاب نگاه): هویت، حقیقت و نسخه اصلی

کپی برابر اصل (۲۰۱۰) فیلمی بود که کیارستمی را به خارج از ایران برد و مضامین هویت، حقیقت، و رابطه میان نسخه اصلی و کپی را در قالب یک داستان عاشقانه اروپایی کاوش کرد. منتقدان «کایه» در تحلیل این فیلم به پیچیدگی های روابط انسانی، نقش هنر در زندگی و معمای هویت در دنیای امروز پرداختند. آنها این فیلم را ادامه ای بر تأملات فلسفی کیارستمی درباره ماهیت واقعیت می دانستند.

مثل یک عاشق (احساسات سردرگم): روابط انسانی و تنهایی

آخرین ساخته کیارستمی، مثل یک عاشق (۲۰۱۲)، روابط انسانی، تنهایی و پیچیدگی های عواطف را در ژاپن به تصویر کشید. نقدهای «کایه» بر این فیلم، بر ظرافت کیارستمی در نمایش روابط نسل ها، سردرگمی های عاطفی و حس بیگانگی در دنیای مدرن تمرکز داشتند. این فیلم، همچون دیگر آثار او، به دنبال پاسخ های ساده نبود و مخاطب را با پرسش های عمیق تری رها می کرد.

خلاصه بخش دوم: گفت وگوها و مصاحبه ها با و درباره کیارستمی

بخش دوم کتاب «کیارستمی در کایه دو سینما»، گنجینه ای ارزشمند از گفت وگوها و مصاحبه هایی است که در مجله «کایه دو سینما» با خود کیارستمی یا پیرامون آثار او صورت گرفته است. این گفت وگوها اهمیت ویژه ای دارند، چرا که به خواننده فرصت می دهند تا به طور مستقیم از زبان خود کیارستمی یا از زبان کسانی که با او نزدیک بودند، به درکی عمیق تر از اندیشه ها، فرآیندهای ذهنی و انگیزه های او دست یابند. این بخش، تکمیل کننده نقدهای تحلیلی است و به نوعی صدای مؤلف را به گوش مخاطب می رساند تا در کنار تحلیل های منتقدان، دیدگاه خود کیارستمی نیز در این دیالوگ سینمایی حضور داشته باشد. این رویکرد، یک تجربه جامع و غنی از مواجهه با سینمای کیارستمی را برای علاقه مندان فراهم می آورد.

زندگی جریان دارد (درباره ی زندگی و دیگر هیچ): روایت از فرآیند ساخت

یکی از گفت وگوهای کلیدی در کتاب، به فیلم «زندگی و دیگر هیچ» و فرآیند ساخت آن اختصاص دارد. در این مصاحبه، کیارستمی به تفصیل درباره انگیزه خود از ساخت این فیلم پس از زلزله ویرانگر رودبار صحبت می کند. او دیدگاه هایش را درباره چگونگی مواجهه با یک فاجعه طبیعی، اهمیت امید و زندگی در شرایط سخت، و نیز چالش های فیلمسازی در محیطی که از ویرانی و سوگ پر است، بیان می کند. این گفت وگو، درک عمیق تری از نگاه انسانی و همدلانه کیارستمی به مسائل اجتماعی و رویکردش به واقعیت در سینما ارائه می دهد.

طعم پنهان (درباره ی طعم گیلاس): بحث های فلسفی

گفت وگو پیرامون فیلم «طعم گیلاس»، فرصتی است برای ورود به ذهن فلسفی کیارستمی. در این بخش، او به تشریح افکارش درباره مضامین اگزیستانسیالیستی فیلم، ماهیت مرگ و زندگی، و اهمیت انتخاب های فردی می پردازد. کیارستمی در این مصاحبه، نه تنها به چرایی مطرح کردن چنین پرسش های دشواری اشاره می کند، بلکه از رویکرد خود در عدم ارائه پاسخ های قطعی و دعوت تماشاگر به تأمل و یافتن پاسخ های شخصی سخن می گوید. این گفت وگو، نشان دهنده عمق اندیشه و جسارت کیارستمی در پرداختن به موضوعات حساس و چالش برانگیز است.

فیلم پاسپورت ندارد (درباره ی باد ما را خواهد برد): سینمای جهانی و بدون مرز

در مصاحبه ای با عنوان «فیلم پاسپورت ندارد» که به «باد ما را خواهد برد» اختصاص دارد، کیارستمی دیدگاه های خود را درباره سینمای جهانی و بدون مرز بیان می کند. او معتقد بود که سینما باید فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی عمل کند و با زبان مشترک انسانیت، با مخاطبان مختلف ارتباط برقرار سازد. این گفت وگو، بر اهمیت مضامین جهانی در آثار کیارستمی و توانایی او در خلق داستان هایی که در هر نقطه از جهان قابل درک و هم ذات پنداری هستند، تأکید می کند.

حذف مؤلف (درباره ی دَه): نقش کارگردان و تماشاگر در آثار تجربی

گفت وگوی «حذف مؤلف» که به فیلم «دَه» مربوط می شود، به یکی از مباحث اصلی در نظریه فیلم، یعنی نقش کارگردان و تماشاگر، می پردازد. کیارستمی در این بخش، درباره رویکرد تجربی خود در «دَه»، که در آن دوربین به نوعی به عنصری مستقل تبدیل می شود و کارگردان به حداقل دخالت اکتفا می کند، صحبت می کند. او به اهمیت مشارکت فعال تماشاگر در شکل گیری معنای فیلم و نیز به چالش کشیدن نقش سنتی کارگردان به عنوان تنها خالق اثر اشاره دارد. این گفت وگو، مرزهای تجربه در سینما را گسترش می دهد و به مخاطب فرصت می دهد تا به فرآیند آفرینش هنری از دیدگاهی متفاوت نگاه کند.

خطاب نگاه (درباره ی کپی برابر اصل): مفهوم هویت و بازنمایی

در مصاحبه ای که به «کپی برابر اصل» اختصاص دارد و با عنوان «خطاب نگاه» ارائه شده، کیارستمی به تبیین مفهوم هویت و بازنمایی می پردازد. او در این گفت وگو، پیچیدگی های رابطه بین اصل و کپی، حقیقت و ظاهر، و نیز نقش نگاه تماشاگر در شکل گیری معنا را مورد بحث قرار می دهد. کیارستمی از طریق این اثر، به کاوش در ماهیت انسان و جامعه می پردازد و پرسش هایی عمیق درباره اصالت و تقلید مطرح می سازد. این مصاحبه، درک جامعی از رویکرد کیارستمی به فلسفه هنر و چگونگی به کارگیری آن در آثارش ارائه می دهد.

پیوست: شما که هستید آقای کیارستمی؟ (جمع بندی نگاه کایه دو سینما)

بخش سوم و پایانی کتاب «کیارستمی در کایه دو سینما»، با عنوان پرسش برانگیز «شما که هستید آقای کیارستمی؟»، به نوعی جمع بندی نهایی از شخصیت و سینمای کیارستمی از نگاه این مجله معتبر است. این بخش، تلاش می کند تا با تلفیق دیدگاه های مختلف منتقدان، گفت وگوها و تحلیل ها، به تصویری جامع و چندوجهی از کیارستمی دست یابد. در واقع، این عنوان به خوبی نشان دهنده آن است که کیارستمی هرگز یک چهره ثابت و یکپارچه نبود؛ او همواره در حال لغزش، تغییر و به چالش کشیدن انتظارات بود. همانطور که در بخش هایی از متن کتاب نیز اشاره می شود، کیارستمی انسانی بود با لغزش های مداوم؛ هرگز آن جایی نبود که انتظارش را می کشیدی. او با شیطنت از ترس خود، از توقع دیگران، و از هر چیزی که می توانست آزادی اش را محدود کند، بهره می برد.

کیارستمی انسانی بود با لغزش های مداوم؛ هرگز آن جایی نبود که انتظارش را می کشیدی. با شیطنت از ترس خود، از توقع دیگران، و از هر چیزی که می توانست آزادی اش را محدود کند، بهره می برد. روزی به من گفت: «هر موقع آدم در زندگی قولی می دهد، از روی اجبار است. دیر یا زود مجبور می شود زیر قولش بزند تا اختیار عملش را حفظ کند. قول دادن یعنی تعیین زمانی در آینده برای یکی شدن با آن خودی که عهد بسته است.»

این بخش از کتاب «کیارستمی در کایه دو سینما» نشان می دهد که سینمای کیارستمی، یک سینمای پویا و زنده بود که به روی تفاسیر و خوانش های گوناگون گشوده می ماند. منتقدان «کایه» تلاش کردند تا ابعاد متناقض نما، سادگی فریبنده، و عمق فلسفی آثار او را درک کنند. آنها به این نتیجه رسیدند که یگانگی کیارستمی نه در یک سبک ثابت و غیرقابل تغییر، بلکه در توانایی او برای نوآوری مداوم، شکستن مرزها، و پرداختن به پرسش های ازلی-ابدی انسان نهفته بود. این بخش از کتاب، برای خواننده فرصتی است تا با نگاهی کل نگر، پیچیدگی های شخصیت هنری کیارستمی را درک کند و او را نه به عنوان یک شمایل ثابت، بلکه به عنوان یک هنرمند پویا و در حال تغییر بشناسد. این جمع بندی، کیارستمی را در مقام یک مؤلف یگانه در تاریخ سینما تثبیت می کند که همواره به دنبال آزادی و فراتر رفتن از محدودیت ها بود.

نتیجه گیری: ارزش این کتاب برای علاقه مندان به سینما و کیارستمی

کتاب «کیارستمی در کایه دو سینما» تألیف و ترجمه مسعود منصوری، فراتر از یک مجموعه مقاله یا مصاحبه صرف، یک سند تاریخی و تحلیلی بی بدیل است. این اثر، نه تنها به علاقه مندان سینمای کیارستمی کمک می کند تا با دیدگاه های منتقدان معتبرترین نشریه سینمایی جهان آشنا شوند، بلکه ابزاری قدرتمند برای پژوهشگران، دانشجویان و اساتید سینما به شمار می رود. ارزش این کتاب در آن است که یک گفت وگوی بین المللی درباره سینمای ایران را به مخاطب فارسی زبان هدیه می دهد؛ گفت وگویی که از دل سال ها تأمل، نقد و تحسین برآمده است. خواندن این کتاب، تجربه ای غنی و الهام بخش است که نه تنها درک شما را از سینمای کیارستمی عمق می بخشد، بلکه افق های تازه ای را در نقد و تحلیل فیلم برایتان می گشاید.

این کتاب، با ارائه خلاصه ای جامع و تحلیلی از نقدهای «کایه دو سینما» بر فیلم هایی چون «مسافر»، «کلوزآپ»، «طعم گیلاس»، «باد ما را خواهد برد» و بسیاری دیگر، و همچنین مرور گفت وگوهای کلیدی با خود کیارستمی، تصویری کامل از جایگاه او در سینمای جهان ارائه می دهد. از نگاه منتقدان «کایه»، کیارستمی نه تنها یک مؤلف برجسته بود، بلکه سینماگری بود که با آثارش، مفاهیم رئالیسم، اگزیستانسیالیسم، فرم و محتوا را به چالش کشید و بازتعریف کرد. در نهایت، این کتاب به ما یادآوری می کند که سینمای کیارستمی، سینمایی برای «تجربه کردن» و «فهمیدن» بود، نه صرفاً «تماشا کردن». مطالعه این اثر ارزشمند، گام مهمی در مسیر درک عمیق تر میراث او خواهد بود و به شما امکان می دهد تا در این سفر فکری، خود را در جریان نگاه های جهانی به سینمای بی همتای عباس کیارستمی بیابید.

این مجموعه یک منبع پژوهشی ارزشمند و کتابی خواندنی برای تمام علاقه مندان جدی سینما است.

دکمه بازگشت به بالا