نقشه روسیه و آمریکا برای ایران چیست؟

آمریکا

آمریکا برای اجتناب از جنگ با ایران به سراغ روسیه رفته

آفتاب‌‌نیوز :

«الکساندر لاگلوئس» کارشناس حوزه سیاست خارجی آمریکا در گزارشی در پایگاه تحلیلی «رسپانسبل استیت کرفت» می‌نویسد: گزارش‌ها حاکی از آن است که روسیه علاقه‌مند به کمک به تلاش‌های ایالات متحده برای مذاکره درباره یک توافق هسته‌ای جدید و گسترده‌تر با ایران است.

همکاری واشنگتن و مسکو در مورد برنامه هسته‌ای ایران در حالی مطرح می‌شود که خاورمیانه یکی از پرآشوب‌ترین دوره‌های خود را سپری می‌کند و با مجموعه‌ای از خطرات مواجه است که ممکن است هر لحظه به یک درگیری گسترده‌تر منجر شوند. در حالی که برخی «ایران و محور مقاومت را در موضع ضعف می‌بینند» و این امر را دلیلی برای اتخاذ رویکردی تهاجمی به‌منظور بازآرایی خاورمیانه می‌دانند، واقعیت این است که هرگونه تجاوز بیشتر، خطر فاجعه را افزایش می‌دهد. این در شرایطی است که واشنگتن باید تمرکز خود را بر کاهش حضورش در منطقه معطوف کند.

گزارش‌های مربوط به احتمال میانجی‌گری روسیه، یک ماه پس از آن منتشر شد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، یادداشت یا بخشنامه ریاست‌جمهوری را امضا کرد که «بازگشت سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران را اعلام می‌کند. در این یادداشت آمده است که سیاست فشار حداکثری بر مبنای این استدلال اتخاذ شده که رفتار ایران منافع ملی ایالات متحده را تهدید می‌کند. بنابراین، در راستای منافع ملی است که حداکثر فشار بر ایران اعمال شود تا آنچه آمریکا تهدید هسته‌ای ایران خوانده، پایان یابد و برنامه موشک‌های بالستیک این کشور نیز محدود شود.

نویسنده در ادامه ادعا می‌کند که ترامپ گزینه حملات نظامی به تأسیسات هسته‌ای و نظامی ایران را نیز در صورت ناکامی اقدامات غیرنظامی برای مقابله با تهران، بر روی میز گذاشته است. اما در مقام مقایسه گزینه استفاده از نیروی نظامی در برابر سازوکار‌های دیپلماتیک برای کنترل برنامه هسته‌ای ایران، این استدلال به‌کلی نادرست به نظر می‌رسد. صرف‌نظر از آنچه تحلیل‌گران تندرو به افکار عمومی القا می‌کنند آمریکا منافع محدودی در خاورمیانه دارد. در واقع، بر خلاف آنچه در یادداشت جدید ریاست جمهوری ترامپ علیه ایران مطرح شده، پرهیز از جنگ با ایران یک اولویت کلیدی برای سیاست منطقه‌ای آمریکا محسوب می‌شود. سیاست‌گذاران همواره باید در استفاده از نیروی نظامی رویکردی محتاطانه اتخاذ کنند که مبتنی بر ملاحظات قانونی و منافع حیاتی ملی باشد. در این زمینه، هیچ مبنای حقوقی برای حمله به ایران وجود ندارد. مهم‌تر از آن، ایران در هیچ سناریوی کوتاه یا میان‌مدت، تهدیدی وجودی برای ایالات متحده محسوب نمی‌شود.

با این حال، حتی با در نظر گرفتن دینامیک ژئوپلیتیکی منطقه، جمهوری اسلامی تهدیدی وجودی برای اسرائیل به شمار نمی‌رود، در سال‌های اخیر نوعی موازنه منطقه‌ای طبیعی شکل گرفته که اقدامات ایران را محدود کرده است، از جمله توافق‌نامه‌های ابراهیم، گسترش شبکه دفاع موشکی میان کشور‌ها و توافق عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و ایران با میانجی‌گری چین.

فراتر از منافع، هرگونه استراتژی فشار حداکثری که شامل حمله به تأسیسات هسته‌ای و نظامی ایران باشد، نه‌تنها ناکارآمد، بلکه زیان‌بار خواهد بود. جامعه اطلاعاتی ایالات متحده برآورد کرده است که یک حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، در بهترین حالت، برنامه هسته‌ای تهران را فقط چند هفته یا چند ماه به تأخیر می‌اندازد، بدون اینکه توانایی ایران برای بازسازی آن را از بین ببرد.

ایران را نمی‌توان کاملاً از جهان منزوی کرد به‌گونه‌ای که قادر به مقابله با فشار حداکثری یا بازسازی برنامه هسته‌ای خود نباشد. همان‌طور که رابطه نزدیک و فزاینده – هرچند مبتنی بر مصلحت ایران با روسیه، چین و بسیاری از همسایگانش نشان می‌دهد، این کشور راه‌هایی برای تداوم برنامه خود خواهد یافت. در حوزه هسته‌ای نیز، ایران دانش و توان داخلی لازم را دارد تا پس از هر حمله‌ای، فعالیت‌های هسته‌ای خود را از سر بگیرد.

بدتر از آن، حمله گسترده به تأسیسات هسته‌ای و نظامی ایران، هرگونه امکان مذاکره دیپلماتیک بین ایران و غرب را از بین خواهد برد. مقام‌های ارشد سیاسی در ایران هم‌اکنون نیز نسبت به غرب بدبین هستند و مشروعیت محدود خود را بر پایه گفتمان ضدآمریکایی و ضداستعماری بنا کرده‌اند. هرگونه جنگ آینده با ایران فاجعه‌بار خواهد بود، نه فقط برای خاورمیانه، بلکه در سطح جهانی، از جمله برای ایالات متحده. این جنگ همچنین یکی از منافع حیاتی، اما محدود آمریکا را نیز به خطر می‌اندازد، حفظ ثبات منطقه‌ای برای تداوم جریان آزاد انرژی و امنیت انرژی جهانی.

نویسنده در پایان ادعا می‌کند که راه‌های بهتری برای مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران وجود دارد. خبر‌ها درباره همکاری احتمالی آمریکا و روسیه برای حل این مسئله، بر گزینه‌های دیپلماتیک تأکید می‌کند. در حالی که واشنگتن باید در تلاش باشد تا ائتلافی از رهبران جهانی برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران تشکیل دهد، مقامات آمریکایی باید به‌طور علنی و خصوصی با سیاست‌هایی که مسیر دیپلماسی را مسدود می‌کنند، مخالفت کنند. این تلاش‌ها باید شامل مهار جاه‌طلبی‌های اسرائیل برای تغییر محیط امنیتی منطقه از طریق راهبرد‌های نظامی کوته‌بینانه نیز باشد. چنین ملاحظاتی برای پیشبرد منافع واقعی ایالات متحده که شامل جلوگیری از یک جنگ دیگر در خاورمیانه است، حیاتی خواهد بود.

دکمه بازگشت به بالا