گرامیداشت

  • فرهنگ و هنرگرامیداشت خبرنگاران نباید در حد حرف بماند/ لزوم شکستن تابوی استاندار بومی در سمنان

    گرامیداشت خبرنگاران نباید در حد حرف بماند/ لزوم شکستن تابوی استاندار بومی در سمنان

    مجله تفریحی زیباروز/سمنان رئیس خانه مطبوعات استان سمنان و دبیرکل حزب مردمسالاری با انتقاد از برخی برخوردها با اصحاب قلم و خبرنگاران گفت: گرامیداشت مقام خبرنگاران نباید در حد شعار و حرف بماند. مصطفی کواکبیان شامگاه ۲۴ مردادماه در گردهمایی اعضای خانه مطبوعات استان سمنان در دانشگاه سمنان اظهار کرد: خوشبختانه در استان‌ها و از جمله در استان سمنان کمتر شاهد برخورد با خبرنگاران هستیم و اگر موردی هم باشد خانه مطبوعات استان، آن را پیگیری می کند. عضو خانه مطبوعات ایران با اشاره به نگرش دولت چهاردهم به آزادی مطبوعات و رسانه‌ها و لزوم پرهیز از برخورد با خبرنگاران افزود: در دولت دکتر پزشکیان، یک مورد پرونده برخورد با خبرنگاران هم زیاد است و انتظار می  ود دولت چهارهم از اصحاب رسانه حمایت کند. وی با برشمردن برخی از مهمترین مشکلات خبرنگاران خواستار کمک به حل مشکلات اصحاب رسانه چه در سطح ملی و چه استانی شد. رئیس خانه مطبوعات استان سمنان از خبرنگاران به عنوان قشری مظلوم نان برد و از مسوولان قوه قضاییه خواست: توجه بیشتری به حقوق خبرنگاران داشته باشد.  دبیرکل حزب مردمسالاری با اشاره به برنامه‌های وزیر پیشنهادی دولت برای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: دکتر صالحی با فضای رسانه آشنایی داشته و برای …

  • فرهنگ و هنرسختی‌های گرامیداشت دهه فجر در اسارت

    سختی‌های گرامیداشت دهه فجر در اسارت

    نگهبان‌ها تمام روز مواظب بودند که عراقی‌ها نیایند. چون تمام روزهای‌مان از برنامه‌های زیبا و جالب پر بود. برای اجرای برنامه‌های تئاتر و سرود به ابزار خاصی احتیاج داشتیم که مجبور بودیم آنها را با هزار مکافات آماده کنیم. از بین آن چیزهایی که خیلی مهم بود برایمان، پرچم ایران بود. به گزارش مجله تفریحی زیباروز، علیرضا داوری از آزادگان دوران هشت سال جنگ تحمیلی در بخشی از خاطرات خود بااشاره به برگزاری مراسم گرامیداشت دهه فجر در اسارات بعثی ها روایت می کند: «با گذاشتن نگهبان، برنامه‌های دهه فجر را اجرا می‌کردیم. وقتی سرباز عراقی نزدیک می‌شد نگهبان می‌گفت: «سیاه… سی… یاه… سیاه» تا وضعیت سیاه اعلام می‌کردند، بچه‌ها پخش می‌شدند توی آسایشگاه. ما که در حال اجرای برنامه بودیم، همه چی را جمع می‌کردیم و جَلدی می‌دودیم سرجای خودمان. بچه‌های تئاتر که صورتشان را رنگی کرده بودند خودشان را می‌زدند به خواب یا می‌رفتند زیر پتو؛ بعضی‌ها به خواندن قرآن مشغول می‌شدند تا عادی جلوه کند. نگهبان‌ها تمام روز مواظب بودند که عراقی‌ها نیایند. چون تمام روزهای‌مان از برنامه‌های زیبا و جالب پر بود. برای اجرای برنامه‌های تئاتر و سرود به ابزار خاصی احتیاج داشتیم که مجبور بودیم آنها را با هزار مکافات آماده کنیم. از بین آن …

دکمه بازگشت به بالا