خلاصه کتاب انسان در قرآن اثر مطهری | جهان بینی اسلامی

قرآن |کتاب

خلاصه کتاب انسان در قرآن: مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی ( نویسنده مرتضی مطهری )

کتاب انسان در قرآن: مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی اثر استاد مرتضی مطهری، یکی از ژرف ترین منابع برای درک جایگاه و ماهیت انسان از منظر قرآن کریم است. این کتاب به واکاوی ابعاد پیچیده وجودی انسان می پردازد و او را نه موجودی تک بعدی، که مجموعه ای از استعدادها و تضادها معرفی می کند، که سرنوشت او در دستان انتخاب و اراده اش رقم می خورد.

وقتی به تأمل در وجود خود می پردازیم و می خواهیم بدانیم که در این گستره هستی، جایگاه ما کجاست، کمتر اثری به جامعیت و عمق کتاب انسان در قرآن یافت می شود. این کتاب، که جلد چهارم از مجموعه وزین «مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی» است، در واقع نقشه راهی است برای خودشناسی عمیق تر، آن هم با الهام از وحی الهی. استاد مطهری با قلم شیوا و منطق مستحکم خویش، خواننده را به سفری در اعماق تعالیم قرآنی دعوت می کند تا پرده از راز وجودی انسان بردارد. در روزگاری که مکاتب فکری گوناگون، هر یک تعریفی از انسان ارائه می دهند، درک دیدگاه اسلام که از سرچشمه قرآن نشأت می گیرد، از اهمیت حیاتی برخوردار است. این محتوا تلاش می کند تا جوهره اصلی این اثر گران بها را پیش روی مخاطب بگشاید و درکی سریع، جامع و قابل اعتماد از مباحث اصلی آن فراهم آورد. این نوشتار، فراتر از یک معرفی ساده، به هسته مرکزی مطالب کتاب می پردازد و خواننده را به تأمل و سپس شاید به مطالعه عمیق تر کتاب اصلی تشویق می کند.

درنگی بر کتاب و نویسنده

برای درک ژرفای «انسان در قرآن»، ابتدا باید با خالق این اثر و زمینه فکری آن آشنا شد. هر کلامی از روح و اندیشه گوینده اش سرچشمه می گیرد و آثار استاد مرتضی مطهری نیز از این قاعده مستثنی نیستند. خواندن این کتاب همچون قدم گذاشتن در محضر استادی است که با چراغ عقل و وحی، راه را روشن می کند.

معرفی استاد شهید مرتضی مطهری

استاد شهید مرتضی مطهری، نامی است که با اندیشه اصیل اسلامی و نهضت فکری انقلاب اسلامی گره خورده است. او نه تنها یک متفکر و فیلسوف برجسته اسلامی بود، بلکه به عنوان یک اسلام شناس مسلّم و مجاهد فکری، نقش بی بدیلی در تبیین و ترویج معارف دینی در عصر خود ایفا کرد. آثار ایشان، تلفیقی است از عقلانیت، عمق فلسفی و فهم دقیق از نیازهای جامعه، که با نثری شیوا و دلنشین به رشته تحریر درآمده است. خواننده در مواجهه با آثار ایشان، خود را در برابر چشمه ای از دانش و بصیرت می یابد که سالیان سال مطالعه و تفکر را به همراه داشته است. تأثیرگذاری استاد مطهری فراتر از مرزهای ایران بوده و اندیشه هایش الهام بخش بسیاری از متفکران و مبارزان در سراسر جهان اسلام بوده است.

معرفی اجمالی مجموعه مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی

کتاب «انسان در قرآن» خود بخشی از یک کل بزرگ تر است؛ مجموعه ای شش جلدی تحت عنوان «مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی» که آخرین اثر قلمی استاد شهید به شمار می رود. این مجموعه با هدف ارائه یک نظام فکری منسجم و هماهنگ از اسلام نگاشته شده و همان گونه که از نامش پیداست، قصد دارد پایه های نظری فهم اسلام را بنا نهد. مجلدات این مجموعه به ترتیب شامل «انسان و ایمان»، «جهان بینی توحیدی»، «وحی و نبوت»، «انسان در قرآن»، «جامعه و تاریخ» و «زندگی جاوید یا حیات اخروی» هستند. هر جلد به موضوعی محوری در اندیشه اسلامی می پردازد و در کنار هم، تصویری جامع و یکپارچه از اسلام را ارائه می دهند. در این میان، جلد «انسان در قرآن» از جایگاه محوری برخوردار است، زیرا هرگونه فهم صحیح از دین، جامعه، تاریخ و معاد، نیازمند درکی درست از «انسان» است که محور و فاعل همه این هاست.

اهمیت و ضرورت مطالعه این کتاب

چرا باید «انسان در قرآن» را مطالعه کرد؟ درک انسان از دیدگاه قرآن، بنیاد فهم بسیاری از معارف اسلامی است. اگر ندانیم انسان کیست، چه جایگاهی دارد، و چه توانایی هایی در او نهفته است، چگونه می توانیم به درستی درباره تکالیف او، سرنوشت او و ارتباطش با جهان هستی سخن بگوییم؟ این کتاب نه تنها به پرسش های وجودی ما پاسخ می دهد، بلکه قوّت فکر اسلامی را در قیاس با مکاتب مادی و بشری آشکار می سازد. در روزگار ما که انواع نگرش های تقلیل گرایانه، انسان را تنها به یک بُعد مادی یا غریزی فرو می کاهند، مطالعه این اثر ارزشمند، پنجره ای به سوی کرامت ذاتی و ابعاد متعالی وجود انسان می گشاید. این کتاب دعوتی است به خودشناسی عمیق تر، آن هم با راهنمایی قرآن کریم، که می تواند چراغ راهی برای زیستن در مسیر کمال باشد.

ژرفای وجودی انسان در قرآن: خلاصه ای از مباحث کلیدی

اکنون که با بستر فکری و جایگاه کتاب آشنا شدیم، زمان آن رسیده است که به عمق مباحث انسان در قرآن سفر کنیم و ببینیم استاد مطهری چه تصویری از این موجود پیچیده در پرتو آیات الهی ارائه می دهد. این بخش، هسته اصلی سفر ماست و دروازه ای به سوی فهم مبانی انسان شناسی اسلامی است.

انسان در جهان بینی اسلامی: تعریف و جایگاه

استاد مطهری در آغازین فصول انسان در قرآن، بلافاصله به نقد نگاه های تقلیل گرایانه و سطحی به انسان می پردازد. او به وضوح بیان می کند که انسانِ اسلام، صرفاً یک حیوان پیشرفته نیست که تنها با چند ویژگی ظاهری یا غریزی تعریف شود. این موجود از نظر قرآن، بسیار ژرف تر و مرموزتر از آن است که بتوان آن را در کلمات محدود محصور کرد. انسان، موجودی است با ابعاد مادی و معنوی، آمیزه ای از خاک و روح خدا، که همین دوگانگی، او را به موجودی پیچیده و چندوجهی تبدیل کرده است.

شاید یکی از مهم ترین و جذاب ترین نکات، تضادها و دوگانگی های وجودی انسان در قرآن باشد. قرآن هم او را مدح ها و ستایش ها کرده و هم مذمت ها و نکوهش ها نموده است. انسان می تواند به «اشرف مخلوقات» و «خلیفة الله» بر روی زمین تبدیل شود، موجودی که حتی فرشتگان نیز در برابر عظمتش سجده می کنند؛ اما در همان حال، این ظرفیت را نیز دارد که به «اسفل سافلین» سقوط کند، پستی ای که حتی از چهارپایان نیز پایین تر است. این دوگانگی، نه یک نقص، بلکه نشان از گستره وسیع اختیارات و انتخاب های انسان است. مفهوم «خلیفة الله» بر روی زمین، تنها یک عنوان افتخاری نیست، بلکه بار سنگینی از مسئولیت و امانت را بر دوش او می گذارد؛ مسئولیتی که او را در جایگاه نماینده خداوند در جهان قرار می دهد و اقتدار و توانمندی های ویژه ای به او می بخشد.

ارزش ها و ضد ارزش های انسان از دیدگاه قرآن

استاد مطهری به تفصیل به بررسی ارزش ها و ضد ارزش هایی می پردازد که در وجود انسان، هم ذاتی و هم اکتسابی، ریشه دارند. قرآن، انسان را سرشار از استعدادهای متعالی و فضائل بالقوه می داند. ارزش هایی چون کرامت ذاتی، اختیار، علم و دانایی، امانت داری، پرستش، و جاودانگی، همگی موهبت هایی هستند که او را از دیگر موجودات متمایز می کنند. انسان به واسطه عقل و اراده اش، استعداد تسخیر جهان را دارد و می تواند در مسیر کمال بی نهایت گام بردارد.

در کنار این ارزش های درخشان، قرآن به ضد ارزش ها و نقاط ضعف وجودی انسان نیز اشاره دارد. ویژگی هایی مانند «جزع» (بی تابی و ناشکیبایی)، «هلوع» (حریص بودن)، «کفران» (ناسپاسی)، «طغیان» (سرکشی و تجاوز از حد)، «ظلوم» (ستمکار) و «جهول» (نادان)، از جمله رذایلی هستند که در سرشت انسان نهفته اند و اگر مهار نشوند، او را به سوی سقوط می کشانند. آنچه در این میان حیاتی است، نقش اراده و اختیار انسان است. او در یک دوراهی همیشگی قرار دارد: با اراده خود می تواند ارزش ها را محقق سازد و به اوج انسانیت برسد، یا با تن دادن به هواهای نفسانی، در ضد ارزش ها غرق شده و به پستی گراید. این انتخاب، نه تنها مسیر زندگی فردی، بلکه سرنوشت جمعی او را نیز تعیین می کند.

«قرآن انسان را مدح ها و ستایش ها کرده و هم مذمت ها و نکوهش ها نموده است. عالی ترین مدح ها و بزرگترین مذمت های قرآن درباره انسان است؛ او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و چهارپایان پست تر شمرده است. از نظر قرآن، انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخّر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد و هم می تواند به اسفل سافلین سقوط کند؛ این خود انسان است که باید درباره خود تصمیم بگیرد و سرنوشت نهایی خویش را تعیین نماید.»

ابعاد گوناگون وجودی انسان: موجودی چند بُعدی

تصویری که مطهری از انسان ارائه می دهد، تصویری از موجودی چند بُعدی است. او معتقد است که انسان تنها از یک بُعد مادی یا روحانی تشکیل نشده، بلکه دارای ابعاد متنوعی است که هر یک نقش مهمی در هویت او ایفا می کنند. این ابعاد در هماهنگی با یکدیگر، پیکره وجودی انسان را تشکیل می دهند و غفلت از هر یک، می تواند به عدم تعادل و نقصان در شخصیت او منجر شود:

  • بعد عقلانی و فکری: این بُعد، نماد قوه تفکر، تعقل، کنجکاوی و کسب علم است. انسان به واسطه عقل می تواند جهان را بشناسد، از آن بهره ببرد و مسائل پیچیده را حل کند. این بُعد او را قادر می سازد تا به درک حقیقت دست یابد.
  • بعد روحانی و اخلاقی: میل به خیر، فضائل اخلاقی، عدالت خواهی، ایثار و فداکاری، همگی ریشه در این بُعد دارند. انسان به طور فطری به سوی نیکی کشیده می شود و از پلیدی گریزان است. این بعد، او را به سوی ارزش های والای انسانی سوق می دهد.
  • بعد جمالی و زیبایی شناختی: انسان درک کننده زیبایی هاست و به آن میل دارد. این بُعد در هنر، ادبیات، موسیقی و همه جلوه های زیبایی دوستی انسان نمود پیدا می کند. دیدن نظم و زیبایی در هستی، او را به خالق هستی رهنمون می سازد.
  • بعد پرستش و تقدیس: نیاز فطری به ارتباط با معبود، ستایش قدرت مطلق و تعلق خاطر به یک کانون قدسی، از ریشه دارترین ابعاد وجودی انسان است. این بُعد، معنابخش زندگی اوست و او را در برابر عظمت هستی، به تسلیم و کرنش وا می دارد.

اهمیت هماهنگی و رشد متوازن این ابعاد، نکته ای کلیدی است. تنها با پرورش متعادل همه این ابعاد است که انسان می تواند به کمال انسانی و قرب الهی دست یابد. غفلت از هر یک از این ابعاد، موجب عدم تعادل و رشد ناقص انسان می شود.

توانایی ها و استعدادهای پنهان و آشکار انسان

انسان، مجموعه ای شگفت انگیز از توانایی ها و استعدادهاست که بسیاری از آن ها در او پنهان مانده اند و باید کشف و پرورش یابند. مطهری بر این باور است که قرآن، این توانمندی ها را به خوبی نشان داده است:

  • قوه تفکر و تعقل: این برترین موهبت الهی به انسان است که او را از دیگر موجودات متمایز می کند. توانایی اندیشیدن، تحلیل کردن، و استدلال آوردن، به انسان امکان می دهد تا رازهای هستی را کشف کند و راه کمال را بیابد.
  • میدان وسیع آزادی و اراده: انسان موجودی مختار است و این اختیار، به او قدرت انتخاب مسیر زندگی را می دهد. این آزادی، مسئولیت بزرگی را نیز به همراه دارد، چرا که او باید نتایج انتخاب های خود را بپذیرد.
  • قابلیت خودشناسی و خودسازی: انسان می تواند خود را بشناسد، به ضعف ها و قوت هایش پی ببرد و در مسیر خودسازی گام بردارد. این توانایی، راهی برای پرورش استعدادها و عبور از محدودیت ها، چه محدودیت های وراثتی و چه محیطی، است. خودسازی به او اجازه می دهد تا از زندان تعینات مادی فراتر رود.
  • توانایی تسخیر طبیعت و فرشتگان: قرآن به توانایی انسان در تسخیر طبیعت و حتی فرشتگان (تسخیر تکوینی) اشاره می کند. این به معنای تسلط انسان بر نیروهای عالم به اذن الهی است، به گونه ای که طبیعت و کائنات در خدمت او قرار گیرند. این همان قدرت بی بدیل انسان برای تأثیرگذاری بر جهان پیرامون خود است.

انسان و نقش مؤثر او در ساختن آینده خویش

یکی از محوری ترین مباحث در انسان شناسی مطهری، مسئله اختیار و آزادی انسان است. او با قاطعیت هرگونه جبرگرایی مطلق را نفی می کند و نگاه های سطحی به جبر و اختیار را به چالش می کشد. انسان، به حکم آیات قرآن، موجودی مختار است که سرنوشت نهایی خویش را با اعمال و انتخاب های خود رقم می زند. این تفکر، سنگ بنای مسئولیت پذیری انسان در قبال اعمالش است.

ارتباط انسان با قضا و قدر الهی، از دیگر نکاتی است که به دقت تبیین می شود. مطهری مفهوم تقدیر و تدبیر الهی را در کنار اختیار انسان قرار می دهد و نشان می دهد که این دو با یکدیگر در تضاد نیستند. قضا و قدر، به معنای نفی اختیار انسان نیست، بلکه مجموعه ای از قوانین و سنت های الهی است که جهان بر اساس آن ها جریان دارد و انسان با استفاده از اختیار خود، در چارچوب این قوانین عمل می کند. او می تواند با تغییر در عوامل، سرنوشت خود را تغییر دهد و خود را از چنگ محدودیت ها آزاد کند. این همان طغیان انسان علیه محدودیت ها است که با عقل و اراده و علم، موانع را برمی دارد و مسیر خویش را می سازد. تکلیف و مسئولیت پذیری انسان در قبال اعمال و انتخاب هایش، اصلی لاینفک از جهان بینی اسلامی است. انتخاب راه حق از باطل، مستلزم تفکر و تعقل است که به او کمک می کند تا بهترین مسیر را برگزیند و به رستگاری برسد.

«انسان به حکم عقل و علم از یک طرف و اراده و ایمان از طرف دیگر، تغییراتی در عوامل محدودکننده ایجاد می کند و آنها را با خواست های خویش منطبق می سازد.»

آگاهی های انسان: راهی به سوی شناخت عمیق تر

استاد مطهری در بخش پایانی کتاب، به تبیین انواع آگاهی هایی می پردازد که در وجود انسان نهفته اند و هر یک دریچه ای به سوی شناخت حقیقت گشوده است. این آگاهی ها، ابزارهای انسان برای درک خویش و جهان اطرافش هستند و او را در مسیر خودشناسی و خداشناسی یاری می رسانند:

  • آگاهی فطری: شناخت ها و تمایلات ذاتی انسان که ریشه در فطرت پاک او دارد، مانند میل به خدا، خیر، زیبایی و حقیقت.
  • آگاهی فلسفی: درک مفاهیم کلی و جهان شمول، شناخت علل و معلول ها و ارتباطات منطقی در هستی.
  • آگاهی جهانی: درک جایگاه خود در جهان هستی، قوانین حاکم بر طبیعت و ارتباطات انسان با محیط پیرامون.
  • آگاهی طبقاتی: شناخت موقعیت اجتماعی خود و دیگران، آگاهی از تبعیض ها و تلاش برای عدالت اجتماعی.
  • آگاهی ملی: شناخت هویت فرهنگی، تاریخی و اجتماعی خویش در قالب یک ملت و تلاش برای سربلندی آن.
  • آگاهی انسانی: درک مشترکات انسانی و همدلی با همه انسان ها، فراتر از مرزهای ملی و طبقاتی.
  • آگاهی عرفانی: شناخت قلبی و شهودی حقیقت، تجربه وحدت با هستی و ارتباط عمیق با ذات الهی.
  • آگاهی پیامبرانه: عالی ترین سطح آگاهی که مختص پیامبران و اولیای الهی است و از طریق وحی به دست می آید، شامل شناخت های عمیق از غیب و اسرار هستی.

هر یک از این آگاهی ها نقش مهمی در شناخت حقیقت وجودی انسان و جایگاه او در هستی ایفا می کنند. مطهری با بیان این آگاهی ها، به خواننده نشان می دهد که مسیر شناخت انسان، مسیری چندوجهی و بی انتهاست و قرآن، راهنمای اصلی در این مسیر پرفراز و نشیب است.

پیام های کلیدی و دستاوردهای برجسته کتاب

انسان در قرآن، فراتر از یک کتاب، یک چشم انداز است؛ چشم اندازی که دریچه ای به سوی فهمی جامع و متعادل از انسان در اسلام می گشاید. این اثر ارزشمند، مجموعه ای از پیام های کلیدی را در خود جای داده که برای هر سالک راه حقیقت، روشنایی بخش است.

یکی از برجسته ترین دستاوردهای این کتاب، ارائه یک دیدگاه جامع و متعادل از انسان در اسلام است، به دور از هرگونه افراط و تفریط. استاد مطهری، نه انسان را به پستی صرف می کشاند و نه او را از کاستی های وجودی اش مبرا می داند؛ بلکه با ظرافت و دقت، او را موجودی می داند که هم قابلیت عروج تا اوج قله های کمال را دارد و هم خطر سقوط به ورطه حضیض را. این تعادل، درسی است برای ما تا خود را واقع بینانه بشناسیم و از توهمات بپرهیزیم.

محوری بودن مفاهیم اختیار و مسئولیت انسان در تعیین سرنوشت خود، پیامی است که در تار و پود این کتاب تنیده شده است. مطهری به ما یادآوری می کند که ما قربانی سرنوشت نیستیم، بلکه سازنده آنیم. هر انتخابی، هر عملی، تکه ای از پازل سرنوشت ماست که با دستان خودمان چیده می شود. این مسئولیت پذیری، نه تنها یک بار، بلکه یک فرصت برای تعالی است.

دعوت به خودشناسی عمیق و پرورش ابعاد وجودی برای رسیدن به کمال، روح حاکم بر این اثر است. کتاب انسان در قرآن، بیش از آنکه مجموعه ای از مفاهیم نظری باشد، یک دستورالعمل عملی برای زندگی است. آنجا که استاد از ابعاد مختلف وجودی انسان سخن می گوید، در واقع از نقشه راهی پرده برمی دارد که ما را به سوی یک زندگی متعادل و معنادار هدایت می کند؛ زندگی ای که در آن جسم و روح، عقل و احساس، همه در مسیر کمال الهی گام برمی دارند.

این کتاب همچنین نشان دهنده غنای اندیشه اسلامی در قبال مکاتب مادی و بشری است. در دورانی که فلسفه های غربی، گاه انسان را به موجودی صرفاً مادی یا غریزی تقلیل می دهند، مطهری با استناد به قرآن، کرامت و ابعاد متعالی انسان را فریاد می زند. او ثابت می کند که اسلام، کامل ترین و ژرف ترین تعریف را از انسان ارائه می دهد. ویژگی های نگارشی استاد مطهری نیز به جاذبه این کتاب افزوده است؛ نثر روان و شیوا، استحکام منطقی مطالب و ژرفای اندیشه، خواننده را به خود جذب می کند و او را از مطالعه خسته نمی سازد.

نتیجه گیری

در پایان این سفر کوتاه به دنیای پربار انسان در قرآن، اثری که به دست توانای استاد شهید مرتضی مطهری به رشته تحریر درآمده، در می یابیم که این کتاب همچون چراغی روشن، مسیر شناخت هویت واقعی انسان را در پرتو آموزه های وحیانی روشن می سازد. این اثر فراتر از یک تحلیل فلسفی خشک، دعوتی است به تأملی عمیق درباره وجود خودمان، توانایی ها و ضعف هایمان، و جایگاهمان در این هستی بی کران.

استاد مطهری با قلم ژرف اندیش و بینش قرآنی خویش، به ما نشان می دهد که انسان، موجودی بی نهایت پیچیده و در عین حال بی نهایت ارزشمند است که سرنوشتش در دستان انتخاب ها و اراده اش رقم می خورد. این خلاصه، هر چند تلاشی برای به تصویر کشیدن جوهره این کتاب ارزشمند بود، اما تنها می تواند نقطه آغازی باشد برای تأمل بیشتر و انگیزه ای برای مطالعه عمیق تر و کامل تر کتاب اصلی. بی شک، مراجعه به متن اصلی انسان در قرآن: مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، می تواند درهای جدیدی از درک و بصیرت را به روی هر خواننده مشتاقی بگشاید. اهمیت و ارزش دائمی اندیشه های مطهری، همچون ستاره ای در آسمان فکر و فرهنگ اسلامی، برای نسل های امروز و آینده همچنان درخشان خواهد ماند و راهنمای راه کسانی خواهد بود که در پی حقیقت و خودشناسی هستند.

دکمه بازگشت به بالا