چرا باید قدر مهدی طارمی را بدانیم؟
در روزهایی که اغلب لژیونرهای ایرانی یک بازگشت به عقب تمام عیار را تجربه می کنند، این مهدی طارمی است که با انتقال رویایی به اینتر، تتمه اعتبار باقی مانده فوتبال ما را در ایتالیا به نمایش می گذارد.
خوشبختانه طارمی با حفظ شرایط بدنی و آمادگی جسمانی، تمرینات خوبی را در میلان پشت سر می گذارد و گروه رسانه ای این باشگاه هم به او توجه ویژه دارد. طارمی پس از پایان کارش در پورتو، می توانست انتخابی ساده و دم دستی مانند حضور در یکی از لیگ های پردرآمد خلیج فارس داشته باشد و به پیشنهاد باشگاه های اماراتی یا عربستانی، جواب مثبت بدهد اما او تصمیم متفاوتی گرفت و به کالچو رفت.
همه می دانیم که بازی در لیگ های اروپایی، بسیار سخت و طاقت فرساست. این مسئله از شکل تمرینات و آماده سازی این تیم ها نیز قابل تشخیص است اما طارمی این سختی را به جان خرید تا در یک چالش متفاوت، خودش را محک بزند.
وضعیت طارمی را با سردار آزمون مقایسه کنید که چگونه بوندس لیگا و کالچو را رها کرد؛ در واقع کمترین تلاش برای ادامه مبارزه در بهترین لیگ های اروپایی را از او شاهد بودیم. بی توجهی به اعتبار حضور در فوتبال اروپا و رضایت دادن به لیگ امارات بدترین حرکت از سوی سردار برای پایان فوتبالش در ۲۹ سالگی بود اما طارمی با سن و سال بیشتر، نیروی انگیزش فوق العاده ای داشت.
مهدی طارمی در لیگ پرتغال، اعتبار و وجاهت ویژه ای کسب کرد و سال های آخر فوتبال را ترجیح داد همچنان در اروپا بماند. حالا حتی اگر پس از پایان کارش در اینتر، طارمی را در امارات یا قطر ببینیم جای دوری نمی رود. اگرچه پیشنهاد ما این است که قدر آخرین حضور طارمی را در فوتبال اروپا بدانیم؛ چون با با این فوتبال غیرمولد و کم پدیده، بعید است حالا حالاها یک بازیکن ملی پوش ایرانی را در تیم های اروپایی ببینیم…