تست MBTI: چگونه بهترین روش مدیریت احساسات خود را پیدا کنیم؟

آیا تابه حال شنیده‌اید که شخصی خود را به عنوان یک INTJ یا ESTP توصیف کرده باشد و شما معنی آن را ندانید؟ آنچه که این افراد می گویند، نوع شخصیت آن‌ها بر اساس شاخص تست مایرز-بریگز یا به اختصار، تست MBTI است.

امروزه، تست MBTI به‌عنوان یکی از از پرکاربردترین ابزارهای روان‌شناسی در دنیا شناخته می‌شود.

اهمیت تست MBTI

به‌طور مشخص، به افراد کمک می‌کند تا شناخت بهتری از خود و دیگران پیدا کند. این شناخت یکی از باارزش‌ترین خصیصه‌هایی است که افراد در هر سازمان یا مجموعه‌ای می‌توانند در اختیار داشته باشند. اهمیت شناخت صحیح از شخصیت، هم برای سازمان و هم برای افراد، از چنان اهمیتی برای موفقیت فردی و سازمانی برخورد است که به‌هیچ ‌عنوان نمی‌توان آن را دست‌کم گرفت.

برای یک موفق شما می‌توانید پس از انجام تست نتیجه آن را در  به رزومه خود پیوست کنید. با این کار احتمال بررسی رزومه و استخدام خود را بالا ببرید.

تست MBTI، یک پرسش‌نامه روان‌سنجی فردی است که برای شناسایی نوع شخصیت، نقاط قوت و اولویت‌های افراد طراحی شده است. این تست توسط ایزابل مایرز (Isabel Myers) و مادرش کاترین بریگز (Katherine Briggs) و بر اساس کارشان بر روی تئوری کارل یونگ (Carl Jung) درمورد انواع شخصیت تهیه شده است.

پیدایش آزمون MBTI

ایزابل مایرز و مادرش کاترین بریگز، هر دو علاقه‌به مند به نظریه انواع شخصیت یونگ بودند و فهمیدند که این تئوری می‌تواند کاربردهایی هم در دنیای واقعی داشته باشد. در طول جنگ جهانی دوم، مایرز و بریگز شاخصی را توسعه دادند که می‌تواند برای شناخت تفاوت‌های فردی، به کار گرفته شود. این دو نفر معتقد بودند اگر تستی طراحی کنند تا مردم شخصیت خودشان را بهتر بشناسند، می‌توانند مشاغلی متناسب با شخصیت خود انتخاب کنند و زندگی سالم‌تر و شادتری داشته باشند.

تست قصه عشق مثلثی استرنبرگ اشکال مختلف عشق را از طریق سه عنصر صمیمیت، اشتیاق و تعهد ارزیابی می کند. احساس نزدیکی، برانگیختگی جسمی/عاطفی و تصمیم برای ماندن در یک رابطه طولانی مدت را اندازه گیری می کند. این به درک تجربیات عاشقانه افراد و اجزای لازم جهت یک رابطه رضایت بخش کمک می کند.

مایرز اولین نسخه کاغذی این تست را در دهه ۱۹۴۰ ایجاد کرد. او به همراه مادرش، این تست را بر روی دوستان و خانواده خود انجام دادند. آن‌ها در دو دهه بعد نیز به توسعه این تست پرداختند.

بررسی اجمالی تست مایرز بریگز

بر اساس پاسخ‌های داده شده به تست MBTI، افراد یکی از ۱۶ نوع شخصیت را دارند. هدف تست این است که افراد، ویژگی‌های شخصیتی خود را از جمله علاقه‌‌مندی‌ها، نقاط قوت، ضعف، اولویت‌های شغلی احتمالی و سازگاری با افراد دیگر را بیشتر کشف و درک کنند.

هیچ‌کس «بهترین» شخصیت را ندارد و شخصیت هیچ‌کس، «بهتر» از شخصیت فرد دیگر نیست. همچنین این تست به‌دنبال پیداکردن اختلاف عملکرد یا ناهنجاری نیست؛ در عوض، هدف آن فقط این است که درباره خودتان بیشتر بدانید.

۴ معیار اصلی تست شخصیت MBTI

۱برون‌گرایی (E) و درون‌گرایی (I)

برون‌گرایی و درون‌گرایی، اولین بار توسط یونگ در تئوری انواع شخصیت بررسی شد. یونگ از این اصطلاحات، به‌عنوان روشی برای توصیف چگونگی پاسخ و تعامل مردم با دنیای اطرف‌شان استفاده کرد. با اینکه این اصطلاحات برای اکثر مردم آشنا است؛ اما در تست MBTI استفاده آن‌ها، تاحدودی با کاربرد معمول‌شان متفاوت است.

افراد درون‌گرا (Introverts)، فکرگرا (thought-oriented) هستند، از تعاملات اجتماعی عمیق و معنی‌دار لذت می‌برند و از تنهابودن، انرژی می‌گیرند. همه ما با درجات متفاوت، درون‌گرا و برون‌گرا هستیم، اما بیشتر ما تمایل داریم یکی از این‌ دو عبارت به‌عنوان شخصیت ما معرفی شود.

۲حسی (S) یا شهودی (N)

تعیین‌کننده این معیار، نوع جمع‌آوری اطلاعات افراد از دنیای اطراف‌شان است.

درست مثل برون‌گرایی و درون‌گرایی، همه افراد در موقعیت‌های مختلف، می‌توانند شهودی یا حسی باشند. براساس تست شخصیت MBTI، مردم تمایل دارند در یکی از این دو غالب باشند. افراد حسی (Sensing) ، توجه زیادی به واقعیت دارند؛ به‌ویژه آن‌چیزی را که می‌توانند از حواس‌شان بیاموزند. این افراد، تمایل دارند روی واقعیت‌ها و جزئیات تمرکز کنند و از تجربهکردن لذت ببرند.

افراد شهودی (Intuition) ترجیح می‌دهند بیشتر به الگوها و تصورات‌ توجه کنند. آن‌ها درباره احتمالات، آینده و نظریه‌های انتزاعی فکر می‌کنند و از آن لذت می‌برند.

۳منطقی (T) یا احساسی (F)

این مقیاس با نحوه تصمیم‌گیری افراد، بر اساس اطلاعاتی که از حسی یا شهودی بودن آن‌ها به دست‌ آمده است، مشخص می‌شود. افرادی که ترجیح می‌دهند منطقی باشند (Thinking) بر واقعیت‌ها و داده‌های عینی بیشتر تأکید می‌کنند. آن‌ها هنگام تصمیم‌گرفتن؛ استوار، منطقی و بی‌غرض هستند.

کسانی که احساسات (Feeling) را ترجیح می‌دهند، در هنگام تصمیم‌گیری، مردم و احساسات‌شان را هم در نظر می‌گیرند.

۴قضاوت‌گر (J) یا ادراکی (P)

مقیاس نهایی درباره نحوه تمایل مردم به مقابله با جهان خارج است. کسانی که قضاوت‌گر (Judging) هستند، ساختار و تصمیمات استوار را ترجیح می‌دهند. افرادی که تمایل دارند ادراکی (Perceiving) باشند، فکر بازتر، منعطف‌تر و سازگارتری دارند. این دو گرایش، با مقیاس‌های قبلی هم در تعامل است. به یاد داشته باشید، همه اشخاص می‌توانند مدتی برون‌گرا باشند. این معیار کمک‌تان می‌کند بفهمید که چه زمانی برون‌گرا هستید؛ هنگام جمع‌آوری اطلاعات (حسی یا شهودی) یا هنگام تصمیم‌گیری (احساسی یا منطقی).

در نهایت، هر معیار با حروف اول آن، به‌صورت لیست زیر مشخص می‌شود:

تست MBTI باعث می‌شود بینش عمیق‌تری از شخصیت‌تان پیدا کنید. به همین دلیل، این تست بسیار محبوب شده است. حتی بدون در اختیار داشتن پرسش‌نامه رسمی، می‌توانید برخی از این گرایش‌ها را در خودتان تشخیص دهید. طبق گفته بنیاد مایرز- بریگز، مهم است که به یاد داشته باشید همه انواع شخصیت‌ها برابر و باارزش هستند. به‌عنوان مثال، هنگام کار در فعالیت‌های گروهی در مدرسه یا محل‌کار، شناخت نقاط قوت خود و درک نقاط قوت دیگران می‌تواند بسیار سودمند باشد. وقتی در تلاش هستید پروژه خود را با سایر اعضای یک گروه به اتمام برسانید، ممکن است متوجه شوید که برخی اعضای گروه در انجام اقدامات خاص ماهر و بااستعداد هستند. با شناخت این اختلافات، گروه می‌تواند وظایف بهتری را تعیین و در دستیابی به اهداف خود همکاری کند.

تفاوت تست MBTI با دیگر ارزیابی‌ها

MBTI در واقع یک تست نیست؛ پاسخ صحیح یا غلط وجود ندارد و یک نوع شخصیت، بهتر از نوع دیگر نیست. هدف این تست، ارزیابی سلامت روان یا ارائه تشخیص‌های دیگر هم نیست. همچنین برخلاف بسیاری از انواع دیگر تست‌های روانی، نتایج شما با هیچ هنجاری مقایسه نمی‌شود. هدف از تست MBTI این است که به‌جای مقایسه نتیجه تست خود با نتایج سایر افراد، اطلاعات بیشتری در مورد شخصیت منحصربه‌فرآیا تا به حال به فکر استفاده از یک شخصیت شناسی مانند برای رسیدن به اهداف کاری مانند؛ مدیریت، نحوه استخدام، تیم سازی و… افتادین؟

درک دقیق این نوع شخصیت شناسی و تحلیل اون یک ابزار خیلی عالی برای خودشناسی شما و برآورد شخصیتی دقیق دیگران است.

با اطلاع دقیق از تیپ شناسی مایرز بریگز شما می تونید اون رو در روند زندگی، سرکار، استخدام، نحوه مدیریت و… استفاده کنید.

فهرست

تیپ های MBTI 

در اینجا توصیه می کنم که بعد از مطالعه این بخش، به سایت های دیگه هم مراجعه کنید و هرچقدر اطلاعات می تونید بدست بیارید. در ابتدا حتما شخصیت خودتون رو پیدا و سعی کنید تمامی موارد رو کاملا از حفظ کنید.

اگر با تیپ های مایرزبریگز آشنایی دارید می تونید این ها رو رد کنید و به تیپ های MBTI در محل کار برسید.

بهترین راه برای دست یافتن به خود حقیقی شما، مطالعه کامل موارد زیر هست اما می تونید از نسبت به تکمیل تست شخصیت شناسی MBTi هم اقدام کنید.

MBTI سعی داره که 4 خصلت انسانی رو به 2 قسمت تقسیم کنه، به ترتیب زیر هستند؛

درونگرا (I) – برونگرا (E)

نحوه دریافت انرژی فرد، یا از درون یا از بیرون…

ویژگی های شخصیتی درونگرا یا Introversion

  • خلوت و تنهایی اونها رو شارژ می کنه
  • در تنهایی احساس راحتی می کنند
  • دوستان کمی دارند
  • از درون ذهنشون انرژی می گیرند
  • تو دار و کم حرف.
  • علاقه ای به شروع صحبت ندارند
  • قبل از صحبت یا انجام دادن کاری فکر می کنند

35% جمعیت

شهودی (N) – حسی (S)

نحوه دریافت اطلاعات، یا از شهود، یا از حواس پنجگانه…

ویژگی های شخصیتی شهودی یا iNtuitive

  • به آینده فکر می کنند و در آینده زندگی می کنند
  • به مفاهیم و فلسفه علاقه دارند
  • دید کلی دارند
  • علم و تئوری گرا
  • تفکرات تازه و جدید
  • رویاپرداز

26% جمعیت

ویژگی های شخصیتی حسی یا Sensing

  • به حال و گذشته فکر می کنند
  • به واقعیات علاقه دارند
  • دید ریز بین دارند
  • عملگرا
  • تفکرات سنتی و بر حسب تجربیات
  • زندگی در حال

74% جمعیت

منطقی (T) – احساسی (F)

نحوه تصمیم گیری فرد، یا با عقل یا با قلب…

ویژگی های شخصیتی فکری یا Thinking

  • تصمیم گیری با عقل و منطق
  • به دنبال حقیقت
  • عقلانی
  • انتقاد گرا
  • برخورد عموما سرد و خشک
  • تصمیم گیری با استفاده از اعداد

50% جمعیت

ویژگی های شخصیتی احساسی یا Feeling

  • تصمیم گیری با قلب و احساس
  • به فکر رابطه
  • حساس
  • همدل و حامی
  • برخورد عموما گرم و مهربان
  • تصمیم گیری با استفاده از ارزش ها

50% جمعیت

قضاوتگر (J) – ادراکی (P)

نحوه برخورد با دنیای اطراف، یا ساختارگرا یا منعطف…

ویژگی های شخصیتی قضاوتگر یا Judging

  • منظم
  • مسئولیت پذیر
  • کنترل گر و ساختار گرا
  • برنامه ریزی می کنند
  • از رسیدن به مقصد لذت می برند
  • رسمی

51% جمعیت

ویژگی های شخصیتی ادراکی یا Perceiving

  • نامنظم
  • ساختار شکن
  • منعطف و تطابق پذیر
  • زمان نامحدوده
  • در طول راه لذت می برند
  • غیر رسمی و نامتعارف

49% جمعیت

تحلیل تیپ های MBTI (مایرز-بریگز) در محل کار  

تفاوت درونگرا (I) با برونگرا (E)

نحوه دریافت انرژی…

درونگرا (I) در محل کار

  • قابلیت تفکر عمیق نسبت به یک موضوع (در صورت داشتن T)
  • علاقه ای به صحبت در مورد کارشون ندارند
  • دوست دارند به تنهایی یا با افراد کمی کار کنند
  • کار ها توسط خودشون انجام میشه
  • علاقه به انجام کار های پشت صحنه دارند
  • خوش برخورد و گرم تر (به خصوص در صورت داشتن P)
  • در مورد کاری که در حال انجامش هستند صحبت می کنند
  • دوست دارند با افراد زیادی کار و از صحبت با اونها انرژی می گیرند
  • کار ها رو واگذار می کنند و انگیزه دهنده خوبی هستند
  • می تونن به خوبی با ارباب رجوع در تماس باشند

تفاوت شهودی (N) با حسی (S)

نحوه دریافت اطلاعات…

ویژگی های شخصیتی شهودی یا iNtuitive

  • برنامه ریز هایی بلند مدت
  • قابلیت ایجاد یک استراتژی
  • خلاقیت با نوآوری و ایجاد راهکار های جدید
  • می تونن تصویر کامل یک تصمیم رو بررسی کنند و جوانبش رو بسنجند
  • مناسب برای رهبری یک سازمان یا یک برنامه در طولانی مدت
  • اجرایی کردن کار های تازه و خلاقانه
  • خسته شدن از انجام کار های روزمره
  • ایده محور
  • به صورت کلی به موضوعات نگاه می کنند
  • قابلیت آنالیز و تحلیل قویتر

ویژگی های شخصیتی حسی یا Sensing

  • برنامه هایی کوتاه مدت
  • قابلیت عملی کردن یک تاکتیک
  • خلاقیت با یافتن کاربرد های جدید در موارد کشف شده
  • با دید تیزبینشون می تونن جزئیات برنامه ها رو اصلاح کنند
  • مناسب برای شرایط بحرانی به دلیل برنامه ریزی های سریع
  • اجرایی کردن کار هایی که قبلا نتیجه دادند
  • قابلیت انجام کار های روتین و روزمره
  • تجربه محور
  • جزئیات رو مورد بررسی قرار میدن
  • عملگرا تر هستند و علاقه زیادی به تحلیل ندارند

تفاوت منطقی (T) با احساسی (F)

نحوه تصمیم گیری…

ویژگی های شخصیتی فکری یا Thinking

  • استفاده از منطق در تصمیم گیری
  • وظیفه محور
  • نقاد و قابل انتقاد
  • سهولت در اجرایی کردن تصمیمات دشوار
  • برخورد عموما سرد و خشک (به خصوص در صورت داشتن I و J)
  • تصمیم با استفاده از اعداد و منطق

ویژگی های شخصیتی احساسی یا Feeling

  • استفاده از احساسات برای تصمیم گیری
  • مردم محور
  • حساس و عموما غیر قابل انتقاد
  • مشکل در اجرایی کردن تصمیمات دشوار
  • برخورد عموما گرم و مهربان (به خصوص در صورت داشتن E و P)
  • تصمیم با استفاده از ارزش ها و احساسات

تفاوت قضاوتگر (J) با ادراکی (P)

نحوه برخورد با دنیای اطراف…

ویژگی های شخصیتی قضاوتگر یا Judging

  • به راحتی در مکان های سازمان یافته کار می کنند
  • منظم و آن تایم
  • پروژه ها رو قبل از تاریخ موعد مقرر به اتمام می رسونند
  • مسئولیت پذیر
  • علاقه به ایجاد ساختار و سیستم های کاری
  • برنامه ریز های خوبی هستند
  • سریعا تصمیم گیری می کنند (البته نه به منعای منعطف بودن)
  • کار ها رو به انجام می رسونند و روی یک کار تمرکز می کنند
  • منعطف نیستند و علاقه ای به به هم ریخته شدن برنامشون ندارند

ویژگی های شخصیتی ادراکی یا Perceiving

  • به راحتی در شلوغی و هرج و مرج کار می کنند
  • نامنظم
  • پروژه رو در تاریخ مقرر خودشون تحویل میدن
  • به راحتی مسئولیت قبول نمی کنند
  • علاقه به داشتن آزادی عمل (سیستم گریز)
  • به خوبی خودشون رو وفق میدند
  • در تصمیم گیری تعلل می کنند تا تصمیم بهتری اتخاذ کنند
  • همیشه ده ها کار ناتمام دارند
  • به دلیل منعطف بودن سریعا به شرایط واکنش نشون میدند

نگاهی به دورتر ها (به روز رسانی)

این مطلب رو 1.5 سال پیش نوشتم و باید بگم درسته و به شما کمک می کنه با شخصیت شناسی مایرز بریگز آشنا بشید و برای تیم سازی ازش استفاده کنید. اما بعد از این مدت به این نتیجه رسیدم که MBTI خیلی پیچیده تر از این هست که شما یک فرد رو درون 4 چارچوب 2 طرفه قرار بدین. (و اکثر اساتید این حوزه و شرکت ها هم به همین نحو ازش استفاده می کنند که اشتباهه) دلیلش هم این بود که بعد از حدود 1 سال از انتشار مطلب، کامنت دوست عزیزمون به نام Crow (که در قسمت نظرات موجوده) به من نشون داد که حقیقت MBTI چقدر پیچیده تر هست و برای تحلیل دقیقتر باید چه کار هایی رو انجام داد و ازش ممنونم. توصیه می کنم اگر خواستین به مراحل پیچیده تر MBTI برسید، حتما کامنت ایشون رو مطالعه کنید.  الان میگم که MBTI در مقابل تحلیل شخصیتی یونگ (چیزی که واقعا باید یاد بگیرید) مانند دیدن تصویری تار درون یک تلوزیون سیاه و سفید 12 اینچی قدیمی در مقابل تصویری واضح و شفاف درون یک تلوزیون 60 اینچی سه بعدی جدیده. پس اگر خواستید قضاوت یا تصمیم گیری کنید، حداقل با تصویر 4K قضاوت کنید نه با یک تصویر تار برفکدار.

تیم سازی بر اساس MBTI مایرز بریگز 

یکی از زییاترین ویژگی های شناختن خودتون و دیگران با MBTI این هستش که می تونید تیم سازی خیلی عالی رو انجام بدید.

برای مثال من خودم یک INTJ هستم که P خیلی بارزی دارم و بسته به شرایط از E و کمابیش S خوبی هم بهره می برم.
و در جایی که الان مشغول به کار مارکتینگ هستم، خیلی خوش حالم که با یک مدیر ESTP همکارم.

INTJ ها افرادی استراتژیست، متفکر، کمال گرا و با ثبات هستند که در پشت پرده ها می تونن بهترین استراتژی ها رو بچینن و برنامه ریزی هایی کم نظیر داشته باشند.

ESTP ها افرادی رهبر، متقاعد کننده، عملگرا و منعطفی هستند که باید روی صحنه جنگ حاضر باشند و در حال چیدن و عملی کردن تاکتیک ها باشند.

در حالی که من INTJ همیشه بلند مدت فکر می کنم و سعی دارم مطمئن بشم استراتژی ها دارند درست انجام میشند، این ESTP هست که به ما قدرت مانور در بازه های زمانی کوتاه مدت و پیاده سازی تاکتیکی رو میده.

شاید مهمترین نقطه قوت این تست کمک در تیم سازی هست.

گاهی اوقات که من INTJ بیش از حد درگیر تفکرات رویایی خودم میشم و این ESTP هست که من رو با واقعیت مواجه می کنه.

من INTJ خیلی برام مهم نیست که الان بحرانی هست یا نه، فقط می دونم دوردست کجاست و به کجا داریم میریم، اینجا ESTP به من کمک می کنه که قدم بعدی این راه رو در چاله نیفتیم.

من INTJ همیشه سعی دارم تا ایده هایی منحصر به فرد و تازه رو ارائه کنم و ESTP به ایده های اجرا شده و ديگر شرکت ها نگاه می کنه تا بتونه از اونها ایده بگیره.
من INTJ ایده هایی رو ارائه میدم که ESTP به دلیل تجربه محور بودن و ریز بین بودنش، شرایط رو دقیق می سنجه و با توجه به تجارب خودش این نقشه راه رو اصلاح می کنه.

همینطور خیلی موارد دیگه که به دلیل مغایرت شخصیتیموم، نه تنها رشد کردیم بلکه تونستیم بیشترین بازدهی رو از توانایی هامون داشته باشیم و خودمون رو خیلی درگیر نقاط قوت طرف مقابل نکنیم.

دینامیک های تیمی

با اینکه در MBTI هدف قضاوت افراد نیست و مطمئنا هر فردی با هر ویژگی می تونه به همراه خودآگاهی، اون ویژگی رو تغییر بده، باید اذعان کرد یکسری از دینامیک های تیمی برای کار بهتر هستند و یکسری خیر.

برای مثال افرادی که (F) عموما مدیران سطح بالا خوبی نخواهند شد. مدیران با (F) بالا تصمیمات کاملا احساسی میگیرند و به انتقاد ها گوش نمی کنند.

بعد از مدتی فکر کردن و پرس و جو از افراد مختلف در مورد تفاوت بین T/F به این نتیجه رسیدم که؛ افراد منطقی، از منطقشون به احساس می رسند، و افراد احساسی، از احساسشون به منطق.

برای مثال، من که منطقی هستم، اکثرا برای تحریک احساساتم نیاز به دلیل و منطق دارم.
برای مثال اگر فردی مستاصل رو ببینم، که خودش باعث این وضع شده، شاید کاملا سنگدلانه از کنارش رد بشم.
اما اگر فردی هیچ تقصیری نداشته و از قضا اینطور شده، کاملا برعکس.

تمامی احساسات من تحت تاثیر این سوال بنیادی قرار می گیره؛ آیا دلیلی برای همدلی دارم؟ آیا منطقی برای همدردی هست؟

در حالی که افراد احساسی عموما حس ترحمی، با درجات یکسان نسبت به هر دو خواهند داشت.

تحریک احساسات باعث بروز منطق در افراد احساسی میشه، برای مثال ترس از شکست، از بد بودن و…

اینکه افراد احساسی به تحریک یک احساس برای رسیدن شدن به منطق نیار دارند، می تونه باعث بشه مناسب این افراد به صورت پیش فرض مدیران سطح بالا خوبی نباشند.

اما با سعی در پرورش (T) می تونند به مدیران میانی، اجرایی و حتی سطح بالا بسیار خوبی تبدیل بشند.

در تیم هایی که باید تصمیم گیری های مهمی اتفاق بیفته، حضور هر دو نوع افراد N/S و J/P حیاتی است. این می تونه به شکل xNTP – xSTJ یا xSTP – xNTJ باشه.

وجود فردی که به حال می اندیشه (S) در کنار فردی که آینده نگر هست (N).

حضور فردی منظم با دید سیاه و سفید (J) در کنار یک فرد نامتعارف با عینکی خاکستری (P).

این 4 تیپ به همراه (T) باید در هر تیم وجود داشته باشند؛ اگر نه این تیم یا بسیار آینده نگر (N) میشه و از حال (S) قافل هست، یا پروژه ها رو شروع می کنه (P) بدون اینکه به نتیجه برسند (J).

کماکان که این مغایرت شخصیتی باید همراه با درک مقابل بین طرفین و سطح بالایی از خودآگاهی باشه.
در غیر این صورت هر دو جبهه نه تنها پیشرفت نمی کنند، بلکه حس سرکوب شدن، نادیده گرفته شدن و کار کردن با افرادی بی لیاقت به اونها دست خواهد داد.

توضیحات این بخش به صورت خلاصه هست و برای ساخت تیمی با دینامیک قوی، باید با استفاده از کاربرد های شناختی (Cognetive Functions) هر تیپ شخصیتی به تحلیل تیمها بپردازید.

MBTI در تیم های فروش و مارکتینگ

تیپ های شخصیتی ESTP, ENFJ و ESFJ عموما فروشنده های خوبی بوده و ENTJ و ENTP ها هم به دلیل اینکه می تونند سریع پیشرفت کنند و ذاتش رو دارند، گزینه عالی هستند. (البته که فروش یک مهارت هست که میشه آموزش دید و ربط زیادی به تیپ شخصیتی نداره)

در تیم های فروش شما نیاز به حداقل 75% افراد (E) دارید. با اینکه افراد (I) می تونند فروشنده هایی خیلی عالی باشند، اما ذات اونها نیاز به تعداد زیادی افراد برونگرا برای از بین رفتن خجالتشون داره.
در کل (S) ها افراد بهتری برای فروش نسبت به (N) ها هستند. البته افراد شهودی (N) برای فروش به افراد شهودی (N) کاملا مناسب هستند اما در کل بهترین گزینه نیستند.

همینطور افراد ادراکی (P) گزینه مناسبی هستند، البته این افراد (P) به همون نسبت که می تونن فروشندگان بهتری باشند، بعضا تعهد کمتری نسبت به کار داشته و پتانسیل کمتری برای پیشرفت دارند. با اینکه اینکار برای اونها راحتتر هست، در دراز مدت شاید بهترین گزینه نباشند.

اما از اون سمت تیپ ENTJ بنظر کمی خشک هست و امکان صمیمی شدن به مانند یک ESFP رو نداره، اما می تونن با پیشرفت تبدیل به بهترین فروشنده شما بشند.

تیم های مارکتینگ دقیقا تحت شعاع صحبت های قبلی در مورد حضور افراد N/S به همراه J/P هستند.
باید تمامی این تیپ ها در تیم های تصمیم گیرنده شما اعم از مارکتینگ حضور داشته باشند. البته مارکتینگ بیشتر به افرادی که کاربرد شناختی Ne/Ni نیاز داره که در افراد N بیشتر هست.

البته طبیعتا تیپ های (I) می تونند در کار های تحلیلی مفیدتر واقع بشند و افراد (E) در قسمت هایی که باید با وندور ها (مانند کار های تبلیغاتی) و مردم (مانند شبکه های اجتماعی) در ارتباط باشند موفقتر عمل کنند.

استخدام با کمک تحلیل MBTI (مایرز بریگز

با اینکه این نوع تست زنی در روند استخدامی رواج داره، اما اشکالات زیادی بر اون وارد هست که به اونها می پردازیم؛

اشکالات و ایرادات MBTI در استخدام

  1. این تست نشون دهنده این هست که چه کار هایی برای شخص، با توجه به شخصیتش موثرتر و قابل انجام تر هست، اما نشون دهنده میزان توانایی فرد در اون کار نیست.
  2. فرد تست دهنده می تونه خودش رو با توجه به شرایطی که در اون قرار داره انطباق بده، برای مثال اگر می دونه داره برای واحد روابط عمومی یا فروش مصاحبه میشه، خودش رو برونگرا تر جلوه میده.
  3. تمامی 16 تیپ شخصیتی MBTI خوب هستند و ویژگی های مثبتی دارند، پس افراد بد و مضر از کجا پیدا می شند؟
  4. تکمیل 2 تست MBTI برای یک فرد در طول 5 هفته دارای حدود است!
  5. طبق گفته های روانشناسان، بهترین حالت زمانی است که شما در وسط هر 4 طبقه قرار دارید، اما در صورتی که چنین باشه، مجبور به انتخاب یک گزینه هستید که به زور شما رو در یکی از 2 حالت جای بده.

به همراه بسیاری از ایرادات دیگه که ربطی به شرایط استخدامی ندارند، مانند اینکه فردی که خودش رو ENFP ببینه، ممکنه با خودش اینطور بگه؛ من همینم و همه ENFP ها این مشکل رو دارند.

این نقاط ضعف اصلا خوب نيستند اما بیاین از یک زاویه دیگه نگاه کنیم.

  1. شما توانایی فرد رو می سنجید و از این تست برای سنجیدن توانایی استفاده نمی کنید.
  2. برای بحث تست زنی با توجه به شرایط، اگر فردی انقدر باهوش و خودآگاه هست که ابتدا شرایط رو کامل متوجه میشه و بعد خودش رو با اون وفق میده، میدونه داره چه کار می کنه و نشون میده که میتونه خودش رو با کاری که شما می خواهید تطابق بده. (البته که مثال برونگرا بودن و مصاحبه برای فروش کاملا اشتباه هست و افراد درونگرا میتونند فروشندگان، مدیران، یا رهبرانی عالی باشند، این فقط نشون دهنده منبع انرژی افراد هست نه چیز بیشتری)
  3. تشخیص بد بودن افراد با شما هست، البته این تست هم بسیار مهربانانه درست شده. یادم هست در مقاله ای نوشته شده بود؛ در تست مایرز-بریگز همه افراد برنده هستند. البته با یادگیری شخصیت شناسی عمیق یونگ می تونید جنبه های منفی فرد رو هم مشاهده کنید.
  4. بله متاسفانه این هم یک ضعف دیگه هست، من خودم (J) و (P) همیشه تغییر می کنه.
  5. باور دارم ذات اصلی انسان یکی از این 2 هست و این شما هستید که تونستید شرایط رو به سمت تعادل بهبود ببخشید. اما این تست باعث میشه که شما مجبور باشید باز هم به همون نقطه عدم تعادل برگردید.

پس با این تفاسیر چطور از این تست استفاده کنیم؟

استفاده صحیح از MBTI در ارزیابی افراد و استخدام

شما باید سعی کنید با توجه به رفتار افراد متوجه بشید که اونها در کدوم یکی از این دسته ها قرار میگیرند، نه با سوالات 2 گزینه ای روی یک کاغذ.

اگر در شرایط استخدام بودید یا شناختی نسبت به فرد نداشتید سعی کنید مانند یک روانکاو طرف مقابل رو حلاجی کنید، تا هم به هدف شما نمایان نشه، هم به نتیجه دقیقتری برسید.

به جای اینکه در تست یا مصاحبه بپرسید؛ آیا از صحبت کردن و بیرون رفتن لذت میبری و 2 گزینه بهشون بدید، سوال کنید؛ امروز خسته ای و از سرکار اومدی، واقعا نیاز داری که انرژی از دست رفته خودت رو بدست بیاری، چه کارهایی انجام میدی؟

با سوالی اینچنینی می تونید ببینید شخص از کجا انرژی دریافت می کنه. فیلم نگاه کردن یا بیرون رفتن با دوستان؟

سوالات رو کاملا باز بپرسید و به فرد مورد نظر گزینه ای ندید تا در نهایت سعی داشته باشید خودتونن طرف رو ارزیابی کنید و ببینید آیا می تونه در تیم شما جایگاه مناسبی داشته باشه یا خیر.

انیاگرام محرک بنیادی بخش (بخشی از ناخودآگاه که مسئول واکنش به تجربیات دنیای بیرونی هست) هست که در 9 تیپ شخصیتی، سعی در ابراز محرک ها، انگیزه ها و ارزش های هر فرد داره.

از انیاگرام به عنوان یک تست شخصیتی منفی محور نام می برند که به دلیل تعارض با ماهیت مثبت محور تیپ های شخصیتی مایرز-بریگز MBTI یک هارمونی متعادل برای بررسی دقیق تر فرد به ارمغان میاره.

اگر به علاقه دارید تیپ خودتون رو کشف کنید؛ روی لینک زیر کلیک کنید؛

تیپ های انیاگرام 

در کار می تونیم تیپ های انیاگرام رو به 9 دسته به ترتیب زیر تقسیم کنیم؛

1) کمال گرا: ها مسئول، دقیق و سختکوش با استانداردهای بالا برای خود و دیگران هستند. آنها می دانند چطور می توانند کارها را درست انجام دهند.

چالش آنها این است که واقع گرا باشند و پذیرش را با تفکر انتقادی و کمالگرایانه خود تلفیق کنند. در نهایت به این نتیجه برسند که گاهی “خوب” مفید و موثر تر از “عالی” است.

2) یاری رسان: مثبت و مردم گرا هستند.
آنها به راحتی ارتباط برقرار می کنند و حامی منافع سازمان هستند.
با قابلیت خود در همدلی، آنها نیاز های احساسی و عاطفی افراد را درک می کنند.

چالش آنها این است که مرزهای شخصی خود را تعریف کنند و با دقت بیشتری اقدام به کمک کنند.

3) موفقیت طلب: دارای بهره وری ذاتی فوق العاده ای هستند.
بسیار با انگیزه، آنها به سرعت به دنبال نتایج عملی هستند.

چالش آنها؛ اختصاص زمان را برای گوش دادن به دیگران، ایجاد روابط خوب و ایجاد استراتژی بلندمدت است. همچنین باید مراقب عوارض کار بیش از حد باشند.

4) احساسی: تمرکز بر اعتماد، معنا و زیبایی شناسی است.
آنها در همه چیز ارزش می بینند و می خواهند با مردم، کار و حرفه‌شان رابطه شخصی و عمیق برقرار کنند.

چالش آنها این است که عناصر پیش پا افتاده کار را نیز تحمل کنند، واکنش های احساسی خود را کاهش دهند، و همه چیز را شخصی نکنند.

5) محقق: متفکران و استراتژیست های عالی هستند.
آنها به دنبال توسعه مهارت های فنی و جمع آوری دانش هستند، به حریم خصوصی و خودمختاری بالایی احتیاج دارند.

چالش آنها این است که برای دیگران در دسترس باشند، به خوبی با آنها ارتباط برقرار کنند و انسان ها را تنها به چشم هوششان قضاوت نکنند.

6) وفادار/شکاک: با توجه به اینکه چه در اطراف آنها می گذرد، به دنبال ایجاد امنیت و ساختار هستند.
آنها وفادار و قابل اعتماد بوده و می توانند در پیش بینی مشکلات و ایجاد راه حل ها بسیار خوب عمل کنند.

چالش آنها این است که سوء ظن و شک و تردید خود را مدیریت کنند تا باعث بی انگیزگی خود و دیگران نشود.

7) خوش گذران: سریع فکر می کنند، سازگار و خوشبین هستند.
زمانی که دیگران مشکلات را می بینند، آنها در حال رویت فرصت ها می باشند و از علاقه مندی های زیاد و داشتن گزینه های مختلف لذت ببرند.

چالش آنها اذعان وجود مشکلات و محدودیت ها و سپس تمرکز برای حل آنها به شیوه ای اساسی است.

8) محافظ: در مسئولیت پذیری بسیار خوب هستند و می دانند چطور برای انجام شدن کار ها باید بسیج شوند. آنها رهبران خوب را تشکیل می سازند و برای افکار و افرادی که برای آنها اهمیت دارند، ایستادگی می کنند.

چالش آنها این است که زورگوی شان را کاهش دهند، سازگار نر باشند و از ایجاد منازعه های غیر ضروری جلوگیری کنند.

9) میانجی/مصلح: آنها می توانند مسائل را از دیدگاه های مختلف ببینند و سپس با دمیدن روح همکاری و هماهنگی مردم را با هم متحد کنند.

چالش آنها این است که متمرکز بر اولویت ها باشند و از موقعیت خود دفاع کنند، حتی اگر این امر باعث ناراحتی شود.

مقالات بسیار مفید و کاملی در مورد این تیپ ها در اینترنت موجود هست، البته بسیاری از اونها در زبان فارسی ترجمه خوبی ندارند بنابراین سعی داشتم خلاصه ای از این تیپ ها رو بنویسم.

اطلاعات تکمیلی در مورد تیپ های شخصیتی انیاگرام؛

در حال تکمیل مقاله…

منبع : مرکز روانی

دکمه بازگشت به بالا