تحولات و تأثیرات هوش مصنوعی در صنعت انیمیشن: چشم‌اندازها و چالش‌ها

نگرانی در مورد جابجایی شغلی

رابرت تامسون پرچم قرمزی برای پتانسیل هوش مصنوعی در جابجایی مشاغل در بخش رسانه برافراشته است. وی خاطرنشان کرد که بین سال‌های 2008 تا 2020، ایالات متحده شاهد کاهش قابل توجهی 57 درصدی در پست‌های اتاق خبر بوده است. تامسون نگران است که این روند ادامه یابد و احتمالاً منجر به از دست دادن مشاغل قابل توجه در سراسر این صنعت شود. تأثیر هوش مصنوعی در صنعت انیمیشن فراتر از اعداد است.

تامسون تأکید می‌کند که این فقط مشاغل نیستند که خطر متوجه آنهاست، بلکه بینش و تخصص ارزشمندی است که روزنامه‌نگاران در کار خود به ارمغان می‌آورند. هرچه مسئولیت‌های بیشتری را در اتاق‌های خبر بر عهده می‌گیرد، نگرانی‌ها بیشتر می‌شود که عمق و کیفیت گزارش ممکن است به دلیل از بین رفتن بینش انسانی به خطر بیفتد.

دانلود ماهنامه دی ماه دامیننس

تامسون همچنین یک جنبه مهم از محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی را نیز مهم قلمداد می‌کند. او خاطرنشان می‌کند که هوش مصنوعی عمدتاً بر داده‌ها و محتوای موجود متکی است و در نتیجه یک رویکرد گذشته‌نگر ایجاد می‌کند. اگر این رویکرد به دقت مدیریت نشود، می‌تواند به تولید انبوهی از اطلاعات بی‌معنا کمک کند.

درگیری‌های صنعت رسانه با غول‌های فناوری، به ویژه گوگل، سابقه طولانی دارد. روپرت مرداک، یک چهره برجسته رسانه‌ای، گوگل را به تصاحب محتوای روزنامه‌هایش از جمله تایمز، سان، وال استریت ژورنال و نیویورک پست متهم کرده است. این اختلافات به اقدامات نظارتی منجر شده است، از جمله قانون استرالیا که شرکت‌های فناوری را موظف می‌کند تا به رسانه‌های خبری برای محتوای خود غرامت بپردازند.

استفاده از فرصت‌ها در میان چالش‌ها

علی‌رغم چالش‌هایی که هوش مصنوعی ایجاد می‌کند، تامسون عقیده دارد که فرصت‌های بی‌نظیری نیز ایجاد خواهد شد. او باور دارد که می‌توان از هوش مصنوعی برای کاهش هزینه‌های عملیاتی شرکت‌های رسانه‌ای، به‌ویژه در بخش پشتیبانی، استفاده کرد. چندین رسانه، پیش از این استفاده از هوش مصنوعی را برای بخش گزارش آب‌وهوا و قیمت سوخت آغاز کرده‌اند.

مبارزات حقوقی و بی‌طرفی محتوا

یکی از پیشرفت‌های قابل توجه در پاسخ به نقش هوش مصنوعی در رسانه، چشم‌انداز اقدامات قانونی است. سازمان‌های خبری برجسته، از جمله نیویورک‌تایمز، رویترز و سی‌ان‌ان، اقداماتی را برای مسدود کردن نرم‌افزارهای هوش مصنوعی مانند ، که اینترنت را برای یافتن محتوا جستجو می‌کند، آغاز کرده‌اند. مذاکرات بین نهادهای رسانه‌ای و توسعه‌دهندگان هوش مصنوعی، مانند ، بر سر موافقت‌نامه‌های صدور مجوز، گاهی اوقات با موانعی مواجه می‌شود که به طور بالقوه منجر به اختلافات حقوقی می‌شود.

تامسون همچنین نگران پتانسیل برنامه‌های هوش مصنوعی برای تولید مقالات مغرضانه یا دارای جهت‌گیری سیاسی است. این سؤالات مهمی را در مورد مسئولیت شرکت‌های هوش مصنوعی برای اطمینان از کیفیت و بی‌طرفی محصولات خود ایجاد می‌کند.

محیط نظارتی در پاسخ به این چالش‌ها در حال تحول است. نهادهایی مانند دفتر مالکیت معنوی بریتانیا به طور فعال در حال ارزیابی نحوه اعمال قوانین کپی‌رایت برای محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی هستند. این امر بر ضرورت وجود دستورالعمل‌های روشن برای رسیدگی به نگرانی‌های مربوط به کپی‌رایت و کیفیت محتوا در عصر هوش مصنوعی تاکید می‌کند.

در حالی که برخی از سازمان‌های رسانه‌ای اقدامات قانونی را در نظر گرفته‌اند، تامسون به سمت یک رویکرد مبتنی بر مذاکره گرایش دارد. او بر اهمیت شرکت‌های هوش مصنوعی تاکید می‌کند که مسئولیت خود را در قبال محصولات و جامعه بپذیرند. مذاکرات قبلاً منجر به توافق‌هایی بین رسانه‌ها و شرکت‌های هوش مصنوعی شده است که نمونه‌ای از پتانسیل موجود برای یافتن زمینه مشترک است.

چالش‌های ایجاد شده توسط هوش مصنوعی در صنعت رسانه چندوجهی است. از دست دادن شغل، نگرانی‌های مربوط به کیفیت محتوا، اختلافات قانونی و ملاحظات نظارتی به ایجاد چشم‌اندازی پیچیده منجر شده است. از آنجایی که بخش رسانه با این مسائل دست‌وپنجه نرم می‌کند، باید دید که هوش مصنوعی و سازمان‌های رسانه‌ای هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری نوظهور، علاقه­‌مندان زیادی در بین صاحبان صنایع خلاق و فرهنگی پیدا کرده است.

این فناوری فرصت‌­های متعدد و بی­‌نظیری پیش­ روی این صنایع قرار می‌­دهد. کاهش هزینه­‌ها و افزایش کارایی در تولید محصولات خلاق، تحلیل کلان­داده و تسهیل در تصمیم­‌گیری، شخصی‌­سازی، تولید و توصیه محتوا از جمله کاربردهای مهم هوش مصنوعی در صنایع خلاق است. خلاقیت به عنوان یکی از صفات انسانی، در طول تاریخ نقش مهمی در توسعه فرهنگ و هنر و شکل دادن به نحوه­ی درک انسان از واقعیت داشته است.

خلاقیت را می­توان به عنوان یک ویژگی ذاتی انسان در تمامی تلاش‌­های انسانی مشاهده کرد. با این حال، تعداد کمی از صنایع برای استفاده از ظرفیت خلاقیت انسانی و بهره­‌برداری از آن طراحی شده‌­اند. از این بخش­ ها به عنوان صنایع خلاق یاد می­‌شود که هسته­‌ی اصلی فعالیت­‌های آن را خلاقیت انسان شکل می­‌دهد. بنابراین، ترکیب محصولات فکری و ارزش­های فرهنگی، اساس شکل­‌گیری محصولات صنایع خلاق است که فناوری ­ها نیز نقش مهمی در تولید انبوه این محصولات ایفا می‌­کنند. این صنایع شامل: تبلیغات، هنرهای تجسمی، طراحی،‌ رسانه و ارتباطات و غیره می­شود.

یکی از مهم­‌ترین جنبه­‌های مطالعه صنایع خلاق، تأثیر آن بر اقتصاد کلان است. از آنجایی که صنایع خلاق مبتنی بر نوآوری و خلاقیت هستند، این ظرفیت را دارند که با رویکردها و اکتشافات نوآورانه خود بر سایر صنایع تاثیر بگذارند. این صنایع از طریق تحول زنجیره تأمین، گسترش ایده‌­های خلاق و نوآورانه به بخش­های دیگر، تاثیر بر توسعه شهری و تقویت اقتصاد به بخش­های دیگر سود می­رسانند.

تاثیر صنایع خلاق فقط به اقتصاد محدود نمی‌­شود و اثرات آن را می­توان در تمام ابعاد جامعه احساس کرد. صنایع خلاق در شکل دادن به فرهنگ­ها و بازتعریف نگرش­های اجتماعی نقش مهمی دارند. اصلی­‌ترین سود این صنایع به جامعه حفظ و گسترش فرهنگ است. برخلاف سایر بخش­‌ها که کالای استانداردشده تولید می­کنند که با فرهنگ مبدا سنخیتی ندارند، در تولید محصولات صنایع خلاق به لحاظ فرهنگی و تاریخی،‌ ایده­آل­های جامعه­ ی مصرف­کننده نیز مورد توجه قرار می­ گیرد.

این ملاحظات در بخش­های خلاق سنتی همانند معماری و موسیقی قابل مشاهده است. بنابراین، می­توان گفت که صنایع خلاق یک قطعه حیاتی از حفظ فرهنگ هستند که ارتباط بین جوامع،‌ فرهنگ و دنیای تجارت را تقویت می­کنند.

چالش دیگری که صنایع خلاق با آن مواجه­اند، انطباق با مدل­ های کسب­ وکار جدید است. تغییرات سریع در وضعیت اقتصادی، دیجیتالی شدن، تغییر ترجیحات مصرف­کننده، بخش خلاق را مجبور می­کند تا مدل­های تجاری جدیدی را برای رویارویی با آن اتخاذ کند. ترکیب منابع مالی و درآمدی مختلف یک شیوه­ی اصلی برای مواجهه با تغییرات تکنولوژیک است.

با تکثیر مدل­های اقتصادی در یک بخش خلاق، منابع درآمدی نیز گسترش می­یابد که نمونه­ی آن در صنعت بازی مشاهده می­شود. این صنعت در حال حاضر، شش مدل اقتصادی دارد که به صورت موازی به کار برده می­شود: ‌پرداخت فیزیکی یا دیجیتال، اشتراک، بازی رایگان، پرداخت خرد و تبلیغات. تنوع مدل­های درآمدی به صنعت بازی اجازه داد تا با تغییرات عصر جدید سازگار شوند.

برای غلبه بر این چالش­ها، چندین استراتژی مورد نیاز است که از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت است. رویکرد اتخاذ شده توسط هر صنعت برای مقابله با این چالش­ها می­تواند تاثیر قابل توجهی بر چشم­انداز آن داشته باشند، و توسعه استراتژی‌های موثر برای تضمین پایداری و رشد بلندمدت بسیار مهم است

هوش مصنوعی خلاق و هم¬خلاق

اصطلاح «هوش مصنوعی»، گرچه مفهومی قدیمی است اما اخیرا محبوبیت زیادی میان مردم و صاحبان کسب‌وکار به دست آورده است. هوش مصنوعی مجموعه­ای از کدها، تکنیک­ها، الگوریتم­ها و داده­ها است که یک سیستم کامپیوتری را قادر می­سازد تا رفتارهای انسان­مانند را توسعه و تقلید کند و از این رو تصمیماتی مشابه یا در برخی مواقع بهتر از انسان­ها اتخاذ کند. با توجه به چشم­اندازی که این فناوری در تغییر شکل جهان از جهات مختلف دارد، هوش مصنوعی به یک روند در حوزه­ی اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است.

 هوش مصنوعی هم­خلاق در مقابل هوش مصنوعی خلاق مستقل

طرفداران دیدگاه اول ادعا می­کنند که صنایع باید به­طور کامل فناوری هوش مصنوعی را بپذیرد و به آن اجازه دهند تا به یک موجودیت خلاق مستقل تبدیل شود. این گروه معتقدند، هوش مصنوعی باید با هدف تقلید از مغز انسان تا حدی تکامل یابد که در نهایت بتواند خلاقیت­های اصلی خود را بدون راهنمایی انسان تولید کند. به­طور مثال هوش مصنوعی خلاق مستقل می­تواند ابزاری باشد که به­تنهایی قادر به تولید یک ویدئو و فرایند­های تولید آن از جمله نوشتن فیلم­نامه، ضبط و ویرایش و غیره بدون نیاز به کمک انسانی باشد.

بنابراین این گروه، هوش مصنوعی را برابر با هنرمند می­دانند و نتایج خلاقانه بدون توجه به اینکه توسط انسان یا یک مدل تولید شده است، اعتبار و ارزش یکسانی دارد. از طرف دیگر، حامیان دیدگاه «هوش مصنوعی هم­خلاق» استدلال می­کنند که نقش هوش مصنوعی باید به کمک به انسان­ها محدود شود. این دیدگاه، فناوری هوش مصنوعی را صرفا ابزاری می­داند که انسان­ها می­توانند از آن برای فعالیت­های مکانیکی که نیازی به خلاقیت ذهنی نیست، استفاده کنند.

در این سناریو، هوش مصنوعی به عنوان یک موجودیت نیمه­خلاق که قادر به حمایت از خلاقیت انسانی است، دیده می­شود. به­طور مثال ابزارهایی که برای ویرایش ایرادات فیلم­ها مانند: حذف صدای زائد و افزایش کیفیت عکس و غیره است در این دسته قرار دارند. این دو مکتب فکری را می­توان در صنایع خلاق یافت که در حال حاضر دیدگاه هوش مصنوعی هم­خلاق غالب است.

هوش مصنوعی در صنایع خلاق

کاربست جدی هوش مصنوعی در صنایع خلاق در مقیاس انبوه، نسبتا جدید است، اما با سرعتی چشمگیر در حال افزایش است. گفته می­شود که اندازه بازار مرتبط با هوش مصنوعی در حوزه رسانه و سرگرمی در سال 2022 به 13.8 میلیارد دلار رسید و پیش­بینی می­شود تا سال 2032 به 149.9 میلیارد دلار برسد.

دکمه بازگشت به بالا