استان ها

جایگاه اخلاق در آثار هنری کجاست؟

مجله تفریحی زیباروز / خراسان رضوی این گرافیست گفت: هنر در تربیت اخلاقی افراد بسیار تأثیرگذار است. بنابراین هنر ناب و متعالی می تواند به تربیت افراد با اخلاق کمک کند.

حسن کلانتری در گفت وگو با مجله تفریحی زیباروز ، درباره محدودیت ها و لزوم رعایت اخلاق در هنر اظهار داشت: ارتباط هنر و اخلاق پیوندی بسیار قدیمی و قدیمی است و می توان گفت از ابتدای هنر همیشه نگرانی های اخلاقی در آثار هنری وجود داشته است ؛ بنابراین ، هنرمندان سعی در نشان دادن و نشان دادن اخلاق در هنر داشتند. آثار هنری جهان همیشه ارتباط هنر و اخلاق را بیان کرده اند. در گذشته ، هنرمندان همیشه با حفظ حرمت خدایان و اشاعه احکام اخلاقی سعی در محافظت از ارزشهای اخلاقی داشته اند.

وی گفت: “این بدان معناست که در گذشته به ارزشهای اخلاقی انسان احترام گذاشته شده و فلاسفه درباره تأثیر و اهمیت هنر در تربیت اخلاقی مردم بسیار صحبت کرده اند ؛ آنها معتقد بودند که هنر ناب و متعالی می تواند به تربیت افراد اخلاقی کمک کرده و آنها را به سمت درست و صحیح سوق دهد. علاوه بر این ، هنرمندان به این نتیجه رسیدند که این نتایج نشان می دهد که جنبه های اخلاقی هنر در شخصیت و کار هنرمند باعث می شود مخاطب بیشتر درگیر کار شود و بنابراین بیاید و بارها و بارها این آثار را تماشا کند.

این گرافیست ادامه داد: “جمله شومان معروف است که می گوید فرستادن نور به اعماق قلب انسان رسالت هنرمند است.” به عبارت دیگر ، مأموریت این هنرمند انتقال و ارسال سفیدی و نور به قلب مردم است. به شکلی که قلب آنها را از هرگونه کینه و نفرت پاک کند. بنابراین ، رسالت هنر اخلاق است و اگر اخلاق در هنر رعایت نشود و به نکات غیراخلاقی برود ، هرگز هنری ناب و متعالی نخواهد بود و بنابراین نمی توانست رسالت خود را نیز به خوبی انجام دهد.

این مدرس دانشگاه خاطرنشان كرد: “معانی و مفاهیمی در ریشه و درون هنر ناب و هنر آمیخته با اخلاق وجود دارد.” هنر معنوی و بزرگ در شرایط زمان خود گنجانده نشده و در واقع طنین انداز زمان آن نیست. به عبارت دیگر ، هنر به خودی خود هنر است. این هنر دارای قدرت بیداری و قدرت نبوی انسانی است و از یک حرکت رو به بالا پیروی می کند. هدف این نوع هنر هدایت جامعه به جلو با انتقال احساسات و روحیه خوب به مخاطب است. مانند معلمی که موفقیت دانش آموزانش را می خواهد و پیامبری که رهبر قبیله است و می خواهد بهترین اتفاقات برای مردم بیفتد.

کلانتری اظهار داشت: وقتی هنر رنگ و بوی درونی و معنوی خود را از دست بدهد و به هنری تبدیل شود که فقط در زمان خودش مثر باشد ، خیلی زود از بین می رود ؛ به شکلی که به جلو و جلو هدایت نشود. هنرمندان با این نوع و سبک هنری پاداش تسلط ، توانایی و احساس بیشتر را در اشکال مادی دریافت می کنند و سعی می کنند از توانایی خود برای دستیابی به اهداف غیر معنوی استفاده کنند.

وی اظهار داشت: این روند موجب طبقه بندی ، کینه ، حسادت و تحریک افراد به یکدیگر و در نتیجه هنری مادی و غیر معنوی می شود که در آن هدف متعالی و مهمی که سعادت انسان را دنبال می کند و همه پیامبران برای رسیدن به آن تلاش می کنند. وجود نخواهد داشت بنابراین ، مردم و مخاطبان چنین آثاری سرانجام به فقدان مبانی هنری و اخلاقی در چنین آثاری پی می برند و سرانجام این هنرمندان را فراموش می کنند زیرا هیچ هنر و قدرتی در آنها وجود ندارد.

این گرافیست در خصوص توهین مجله فرانسوی به پیامبر اکرم (ص) گفت: یکی از موارد غیراخلاقی و غیرانسانی توهین و توهین به افراد است ، به ویژه افرادی که نماد خوبی در جوامع دیگر هستند. هر زمان که هنرمندان به این مشکلات غیراخلاقی نزدیک شوند ، به این معنی است که این هنرمندان قادر به نشان دادن ارتعاشات معنوی ، معنوی و درونی انسان خود نیستند و در این حالت آثار این هنرمندان آثار غیر هنری خواهد بود. به گونه ای که این هنرمند فقط توانایی تکرار فضای فعلی را دارد و در واقع کارهای روزمره (روتین) را انجام می دهد. علاوه بر این ، آثار چنین هنرمندانی از نظر معنوی خراب است.

این مدرس دانشگاه افزود: “هدف از هنر این است که مردم را از طریق خیر و برتری به یکدیگر نزدیک کند ؛ به این ترتیب ، غفلت از این هدف هنر ما را از بین می برد و همه کسانی که آن را می بینند ضعف حجم کار را درک می کنند. هنر باید به تکامل روح انسان کمک کند. این بدان معناست که او باید بتواند با رعایت اخلاق در هنر در رفاه حال مردم کره زمین سهیم شود ؛ در غیر این صورت هنر یک قدرت جایگزین نخواهد بود زیرا روح و هنر با هم تعامل دارند و بهم پیوسته اند ؛ به طوری که مستقیماً بر یکدیگر تأثیر می گذارند.

کلانتری افزود: هنر زیبا و زیبایی چیزی است که از روح و باطن ناشی می شود و دارای فضای داخلی زیبایی است. هنرمند مدیون خود ، هنر و جامعه است و باید بتواند در شرایط مختلف زمان خود را تغییر دهد. به گونه ای که بتواند روحیه خوب خود را در شرایط مختلف پرورش و محافظت کند که این امر با تلفیق اخلاق و هنر امکان پذیر است. هنرمند باید در شرایط مختلف حرفی برای گفتن داشته باشد.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا